مفاهیم پایه ای در اقتصاد
اقتصاد خرد
عوامل تولید
- سرمایه: کلیه عواملی که با تولید هماهنگ شده و باعث تولید میگردند و معمولا عمر طولانی دارند.
- نیروی انسانی-کار: کلیه عوامل انسانی که برای تولید یک محصول یا خدمات مورد استفاده قرار میگیرند.
- زمین: کلیه عوامل فیزیکی که برای تولید مورد نیاز میباشد.
- مدیریت: عبارت است از روش یا متدولوژی اداره بنگاه تولیدی میباشد.
- فناوری: نوع دانش فنی و تجهیزات مورد استفاده برای تولید کالا و خدمات میباشد.
تئوری قیمت
آنچه که تولید میشود کالا و خدمات است، لذا کالاها و خدمات تولید شده دارای کیفیت و کمیت محدودی هستند بنابراین مصرفکنندگان برای استفاده مطلوبتر از کالاها و خدمات گوناگون مجبور به انتخاب میباشند. انتخاب یک کالا یا خدمت از بین کالاها و خدمات گوناگون یا مشابه براساس تئوری قیمت صورت میگیرد.
مدل ساده یک سیستم اقتصادی
در مدل ساده یک سیستم اقتصادی هزینهها و درآمدها به چهار شکل زیر تفکیک میگردند:
- درآمد مصرفکنندگان
- هزینه زندگی
- دریافتی موسسات تولیدی
- هزینه تولید
در این مدل واحدهای اقتصادی به دو گروه عمده، مصرفکنندگان و موسسات تولیدی تقسیم میشوند. این دو گروه در دو بازار منابع تولیدی و کالاهای مصرفی و خدمات با یکدیگر سروکار دارند. عوامل چهارگانه مطرح شده تشکیل دهنده یک سیستم اقتصاد آزاد میباشد، تئوری قیمت نیز براساس این چهار عامل بناء شده است.
تقاضا: حداکثر مقدار از کالا که مصرفکنندگان در قیمتهای مختلف حاضر به خرید آن میباشند مشروط برآنکه سایر عوامل ثابت باشد. عوامل موثر در میزان تقاضا شامل قیمت کالا، سلیقه مصرفکنندگان، تعداد مصرفکنندگان، درآمد مصرفکنندگان، قیمت کالاهای وابسته، حدود کالاها و خدمات دردسترس مصرفکنندگان است.
عرضه: حداقل مقدار کالا و خدماتی که تولیدکنندگان حاضرند در ازای قیمتهای مختلف در بازار به معرض فروش بگذارند، به شرط آنکه سایر عوامل ثابت مانده و تغییر نکنند.
بازار و قیمت تعادلی: بازار به محلی اطلاق میشود که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا یا خدمات به آن مراجعه میکنند. تعادل در بازار یک کالا، نقطهای است که عرضه آن کالا با تقاضایش برابر باشد. به عبارتی، تعادل بازار نقطهای است که هیچ مازاد کالا یا کمبود کالایی نیست و در این شرایط هیچ تمایلی برای تغییر قیمت وجود ندارد.
کشش: تغییرات و یا حساسیت عوامل (تولیدکنندگان و مصرفکنندگان) بازار را در مقابل تغییر یک واحد از عوامل موثر بر تقاضا و عرضه نشان میدهد.
عوامل تعیینکننده کشش تقاضا:
- هر قدر کالای جانشین بیشتر باشد کشش تقاضا بیشتر است.
- هر قدر موارد استفاده ازکالا بیشتر باشد کشش تقاضا بیشتر است.
- هر قدر سهم هزینه کالا در بودجه بیشتر باشد کشش تقاضا بیشتر است.
- هر قدر درآمد مصرفکننده بیشتر باشد کشش تقاضا کمتر است.
درآمد کل، درآمد متوسط و درآمد نهایی:
درآمد کل عبارت است از کلیه وجوه دریافت شده برای فروش کلیه واحدهای تولید شده و به فروش رسیده، از یک کالای خاص در یک دوره تولید به عبارت دیگر برابر است با حاصل ضرب مقدار فروش در قیمت کالا درآمد متوسط برابر است با تقسیم در آمد کل بر مقدار فروش کالا. درآمد نهایی برابر است با شیب منحنی درآمد کل یا به عبارت دیگر مشتق منحنی درآمد کل به کالا نشاندهنده درآمد نهایی تولیدکننده است.
نکتهای که تولیدکنندگان باید به آن توجه داشته باشند علامت درآمد نهایی به ازای مقدار تولید است، بدین گونه که اگر علامت تولید نهایی مثبت باشد بدین معنی است که با افزایش تولید درآمد بیشتر میشود و اگر علامت تولید نهایی منفی باشد بدین معنی است که با افزایش تولید درآمد کمتر میشود.
هزینه کل، هزینه متوسط و هزینه نهایی:
هزینه کل عبارت است از مجموع هزینههای ثابت تولید و هزینههای متغیر (حاصل ضرب مقدار تولید در هزینه تولید یک واحد کالا). هزینه متوسط حاصل تقسیم هزینه کل بر مقدار تولید است. هزینه نهایی عبارت است از شیب منحنی هزینه کل یا به عبارتی مشتق هزینه کل نسبت به مقدار تولید است.
سود کل: با کم کردن هزینه کل از درآمد کل سود حاصل میشود. بنابراین شرط حداکثر شدن سود برای یک تولیدکننده برابر شدن مقدار درآمد نهایی و هزینه نهایی میباشد.
طبقهبندی بازار
بازار رقابت کامل:
یک بازار زمانی رقابت کامل است که چهار شرط زیر برقرار باشد:
- کالاها همگن باشند.
- کوچک بودن خریداران و فروشندگان نسبت به حجم بازار بدین معنی که یک یا چند خریدار یا فروشنده نتوانند تاثیری بر قیمت بازار داشته باشند.
- اطلاعات کاملی در اختیار خریداران و فروشندگان باشد.
- ورود و خروج به این بازار به راحتی صورت گیرد.
- بازار انحصارکامل: حالتی است که در بازار فقط یک بنگاه تولیدی فعالیت دارد و جانشین مناسبی برای کالایی که به فروش میرساند وجود ندارد.
بازار انحصار چندجانبه:
بازاری است که در آن تعداد فروشندگان آنقدر کم است که اعمال هر یک از آنها در فعالیتهای سایر فروشندگان موثر واقع میشود. در این بازار برخلاف بازار رقابت کامل و انحصار کامل فروشندگان استقلالی از خود نداشته و به یکدیگر وابسته میباشند.
بازار رقابت انحصاری:
بازاری است که در آن فروشندگان زیادی از یک کالای بخصوص وجود دارد، منتهی از نظر مصرفکنندگان کالای هر فروشنده از کالای سایر فروشندگان به نحوی قابل تشخیص میباشد.
اصل تولید
اصل تولید اساس و پایه تجزیه و تحلیل هزینه تولید و عرضه کالاها را تشکیل میدهد و پایه و اساس مهمی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تعیین قیمت منابع تولیدی و سطح اشتغال آنها، توزیع منابع تولیدی و تولیدات اقتصادی است. در تئوری تولید بنگاه تولیدی سعی میکند با استفاده از روشهای گوناگون در ترکیب و تهیه منابع تولیدی با یکدیگر حداکثر محصول ممکنه را با هزینه معین تولید نماید.
قانون بازده نزولی
اگر در هر واحد زمان مقدار یکی از منابع تولیدی مورد استفاده را به مقادیر مساوی افزایش دهیم و مقادیر سایر منابع تولیدی به کار رفته را ثابت نگه داریم، میزان محصول بدست آمده مرحله به مرحله با نرخ فزایندهای افزایش مییابد، ولی پس از گذشتن از یک مرحله معین مقدار افزایش محصول رفته رفته کمتر میشود.
محصول کل، محصول متوسط و محصول نهایی: کل محصول تولیدی، یک منبع تولید در یک واحد زمانی را محصول کل گویند. حاصل تقسیم محصول کل بر آن منبع تولیدی را محصول متوسط آن منبع تولیدی در آن واحد زمانی میگویند. محصول نهایی یک منبع تولیدی عبارت است از مقدار افزایشی که در نتیجه افزایش یک واحد منبع تولیدی در میزان کل محصول حاصل میگردد و به عبارتی مشتق تولید کل نسبت به آن منبع تولیدی است.
هزینه تولید
هزینههایی که توسط هر بنگاه تولیدی برای تولید محصول صرف میشود شامل کلیه وجوهی است که بنگاه تولیدی بابت منابع تولیدی به کار گرفته میپردازد. عوامل اصلی موثر در هزینه تولید شامل قیمت منابع تولیدی، کارایی بنگاه تولیدی در به کارگیری و استفاده از منابع تولیدی میباشد.
البته با در نظر داشت که این هزینهها با هزینه واقعی تفاوت دارد. لذا برای درک این تفاوت در ذیل برخی از دیدگاههای موجود در رابطه با مفاهیم هزینه تولید را ارائه میکنیم:
- نظریه هزینه امکانات دیگر: هزینه تولید محصول بخصوصی مانند A، عبارت است از ارزش سایر کالاهای چشم پوشی شدهای که جامعه میتوانست با استفاده از همان منابعی که برای تولید A به کار رفته تولید نماید. هزینه منابع به کار رفته برای موسسه تولیدی عبارت است از ارزش منابع مزبور در شرایطی که این منابع در بهترین موقعیت ممکنه تحت اشتغال درآیند.
- هزینههای آشکار و پنهان: هزینههای تولیدی آشکار شامل هزینههایی است که ما معمولا جزء مخارج جاری یک بنگاه تولیدی به شمار میآوریم. درصورتی که هزینههای تولیدی پنهان عبارتند از هزینه دستمزد نیروی کار درصورتی که در یک فرآیند تولیدی دیگر هزینه میشد یا سرمایهای که مالک بنگاه تولیدی میتوانست در یک فرآیند تولیدی دیگر سرمایهگذاری کند.
هزینه تولید از نظر زمان
- کوتاهمدت: منظور از کوتاهمدت زمانی است بقدری کوتاه که بنگاه تولیدی در طول آن قادر نیست برخی از منابع تولیدی مورد استفاده خود را تغییر دهد.
- بلندمدت: منظور از بلندمدت، دوره زمانی است که در طول آن موسسه تولیدی میتواند مقادیر کلیه منابع تولیدی مورد استفاده خود را تغییر دهد.
هزینه ثابت، هزینه متغیر و هزینه کل
هزینه ثابت عبارت است از کلیه مخارجی که موسسه تولیدی در هر واحد از زمان، مستقل از میزان محصول تولید شده، به مصرف منابع تولیدی میرساند. بدون توجه به مقدار تولید این هزینه در سطح ثابتی باقیماند. در صورتی که هزینه متغیر عبارت است از کلیه مخارجی که موسسه تولیدی در هر واحد از زمان، متناسب با میزان محصول تولید شده، به مصرف منابع تولیدی میرساند. حاصل جمع هزینههای ثابت و متغیر برابر است با هزینه کل.
همانطور که قبلا اشاره شد با تقسیم هر یک از هزینهها بر مقدار تولید، متوسط هزینهها حاصل میشود و با مشتقگیری از هزینهها نسبت به مقدار تولید، مقدار نهایی هزینهها برای محاسبه و رسیدن به حداکثر سود بدست میآید.
مفاهیم پایهای اقتصاد کلان
مطالعه اقتصاد در سطح وسیع، یعنی کل جامعه، اقتصاد کلان نامیده میشود. به عبارتی اقتصاد خرد به بررسی و مطالعه در ارتباط با بهینه سازی یک شرکت یا بنگاه تولیدی را انجام میدهد در حالی که اقتصاد کلان به بررسی و مطالعه برای حفظ اقتصاد جامعه، بقاء سیستم اقتصادی، ثبات و پویایی اقتصاد و… را انجام میدهد و به دنبال مصالح کلیه جامعه میباشد. متولی این سیستم معمولا دولت است.
دولت باید نظام و سیستم اقتصادی را منسجم و پویا کند زیرا دولت دید کلی بر جامعه دارد و از بالا نظارت و کنترل دارد. نظارت و کنترل دولت بر فعالیتهای اقتصادی از آن جهت لازم است که ممکن است یک شرکت ضرری که به شرکتهای دیگر و کل جامعه تحمیل میکند چندین برابر سودی باشد که بدست آورده است. بنابراین در بیشتر مواقع وظیفه دولت را ارشاد و هدایت میدانند زیرا معتقدند دولتها نفع کلی جامعه را در نظر میگیرد و هر جایی که لازم باشد مداخله میکند.
بیکاری
بیکار به شخصی گفته میشود که سه ویژگی زیر را داشته باشد:
- در طول هفته اخیر کاری که در ازای آن دستمزد بگیر انجام نداده باشد.
- بطور فعال در طول چهار هفته گذشته در جستجوی کار بوده باشد.
- در حال حاضر توانایی کار داشته باشد.
انواع بیکاری
- بیکاری برخوردی (اصطکاکی)
- نوعی بیکاری است که در نتیجه تغییر شغل به وجود میآید. این نوع بیکاری در فاصله زمان از دست دادن کار قبلی تا پیدا کردن شغل جدید است (ارادی)
- بیکاری ادواری (سیکلی)
- این بیکاری در شرایط رکود اقتصادی بروز میکند. در چنین مواقعی استخدام متوقف و حتی بعضا عدهای از کارگران را اخراج مینمایند (غیرارادی)
- بیکاری ساختاری
- عامل اصلی این نوع بیکاری، از میان رفتن تدریجی یک صنعت میباشد. در نتیجه کارگران مشغول به کار در این نوع صنایع دستخوش بیکاری میشوند.
نرخ طبیعی بیکاری و اشتغال کامل
نرخ بیکاری در شرایط تعادل "نرخ طبیعی بیکاری" گویند. به عبارت دیگر نرخ بیکاری در زمانی است که تعادل تقریبی بین مشاغل خالی و تعداد افرادی که در جستجوی کارند برقرار باشد. اقتصاددانان امروزه جامعهای را که دارای نرخ طبیعی بیکاری باشد، در حال اشتغال کامل میدانند. البته نظر اقتصاددانان در مورد اینکه از 100درصد اشتغال تا چند درصد از بیکاری، اشتغال کامل است، در طی سالهای گذشته تغییر کرده است.
منابع:
world bank group (2007)."Economics of Education." .Retrived octobr 21,2007
Abbas Ali Abooniori , Miroeconimucs,vol.1