وضعیت طرح های عمرانی کشور، با نگرش کاربرد مهندسی ارزش
در سال 1396 وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد، طرحهای عمرانی کشور در بدترین وضعیت می باشد. که در ادامه در سال 97 عضو کمیسیون عمران مجلس عنوان کرد که با توجه به درصد تخصیص بودجه های عمرانی و تعداد پروژه های بیشماری که از سال های گذشته انباشته شده و ناتمام باقی مانده، در مجموع در سال 97 شرایط عمرانی کشور مطلوب نخواهد بود.
این درحالی است که در سال 93 ، در روزنامه اقتصاد اعلام شده بود که 80 درصد پروژه های ایران تعطیل می باشد.که با وجود گذشت 4 سال اوضاع روبه بدتر شدن و وخامت رفته و هیچ گونه راه حلی جهت بهبود این وضعیت پیش نهاد نشده است.
جایگاه قانونی اعمال مهندسی ارزش، در طرح های عمرانی
وضعیت نامناسب پروژه های عمرانی و کمبود بودجه از یک سو، قابلیت های اثبات شده مهندسی ارزش از سوی دیگر، موجب شده تا سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مهندسی ارزش را در قالب برنامه پنج ساله سوم توسعه و در بند ج ماده 61، به صورت زیر مورد توجه قرارداده، بر اجرای آن تأکید ورزد:
"دستگاه های اجرایی موظفند طرح های عمرانی در دست اجرای خود را به پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه به منظور ساده سازی و ارزان سازی (با اعمال مهندسی ارزش) ضمن رعایت استانداردهای فنی مورد بازنگری قراردهند."
سپس این سازمان اقدام به انتشار دستورالعمل ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهای مهندسی ارزش (نشریه 32918 نظام فنی و اجرایی طرح های عمرانی) نمود و آن را به دستگاه های اجرایی ابلاغ کرد. در سال 1381 نیز در قالب بند "ه" تبصره قانون بودجه، اجرای مهندسی ارزش را در طرح های عمرانی، الزامی نموده است.
دلایل افزایش هزینه و طول عمر در پروژه ها
دلایل زیادی برای ایجاد هزینه های غیرضروری در طرح ها و در نتیجه پایین آمدن ارزش آن ها وجود دارد، که در ادامه به عمده ترین و مهم ترین آن ها اشاره می شود. البته همه این دلایل نباید به طراحان نسبت داده شود. کارفرمایان نیز بر ارزش یک طرح تأثیر دارند، زیرا ایده های اولیه، نظارت برساخت و اجرا، کاربری نهایی و نگهداری در حوزه وظیفه آن ها می باشد. همچنین کیفیت اجرای تا حد زیادی به پیمانکاران مربوط می شود و مهارت و تجربه آن ها می تواند نقش به سزایی در ارزش پروژه ها و طرح ها داشته باشد.
عوامل و دلایل زیادی حاکی از آن است که بسیاری از جزییاتی که در ضمن طراحی از قلم افتاده اند، با دقت کامل مد نظر قرار نگرفته اند و موجب تحمیل هزینه های اضافی بر طراحی، ساخت و ساخت و بهره برداری از محصولات می شوند و در نهایت، موجب کاهش ارزش پروژه می گردند. پرسش اساسی این است که هزینه های اضافی، ناشی از چه عواملی است و چرا ارزش پایین است؟ هزینه های پنهان چیست؟ و چه عواملی موجب پچیدایش آن ها می شود؟
از یک منظر، هزینه های غیرضروری، فلسفه وجودی مهندسی ارزشی هستند. این هزینه ها" آن دسته از هزینه ها هستند که به شکل معناداری در تولیدی که خود به آن متعلق هستند، اثر نمی گذارند". مفهوم این عبارت آن است که هزینه غیرضروری، در بهبود کیفیت، زیبایی، راحتی و سایر فاکتورهای موردتوجه استفاده کنندگان، موثر نیستند. این هزینه ها، زمانی به خوبی شناخته می شوند که دلایل به وجود آمدن آن ها روشن شود و در مورد آن ها تفسیر ارائه گردد.
عمده ترین علل و عواملی که موجب کاهش ارزش پروژه یا تحمیل هزینه های زیاد در مراحل مختلف طراحی، ساخت، اجرا و بهره برداری می شود، شامل موارد زیر است:
- کمبود اطلاعات
- باورها و ایده های نادرست
- تفکر مبتنی بر عادت ها و سنت ها
- کمبود وقت
- قضاوت های منفی
- ضعف در روابط انسانی و هماهنگی
- تغییر درخواست ها و نیازها
- پرهیز از پذیرش ریسک (ریسک گریزی)
- طراحی و تخمین بیش از حدنیاز
- فقدان یا کمبود منابع مالی
- کمبود پیشنهاد ها
کمبود اطلاعات:
هیچ طراحی قادر نیست همگام با پیشرفت و تحولات فناوری حرکت کند. مواد، محصولات، فرآیندها و فناوری های جدید به تدریج وارد بازار می شود و غیرممکن است که در زمان طراحی، نسبت به همه تغییرات آگاهی لازم وجود داشته باشد. عدم دسترسی به اطلاعات کافی منجر به نادیده گرفتن واقعیت ها می شود و برخی تصمیم های نادرست، به دلیل دانش کم یا فهم اشتباه از نیازهای اساسی طرح و پروژه اتخاذ می شود. این امر از دلایل عمده و اساسی در ضرورت انجام مطالعات مهندسی ارزش است.
کمبود آگاهی و اطلاعات طراح در مورد انتظارها و هدف های کارفرما یا بهره بردار از پروژه و یا در مورد مصالح، تولید ها و فرآیندهایی که می تواند در چهارچوب هزینه های مصوب و هدف های مورد نظر برسند و یا آنچه به تازگی در عرصه مورد نظر ساخته و یا کشف شده است، می تواند باعث ضعف در طراحی و برآورده نشدن خواسته های کارفرما و در نتیجه ایجاد هزینه های غیرضروری شود.
باورها و ایده های نادرست
تجربه های قبلی گاهی مانع پیشرفت و دوراندیشی می شود، زیرا ممکن است پیشرفت هایی در آینده حاصل شود که با اندوخته های تجربه قبلی مغایر باشد. بسیاری از تصمیم گیری ها در این شرایط، به جای آن که براساس واقعیت ها و نیازهای مشتری و باورهای کارشناسان و متخصصان اتخاذ شود، برپایه باورها و عقاید نادرست، فرآیندهای پیچیده و پرهزینه، مواد اولیه نامناسب و بی توجهی به الویت ها در اقدام ها می شود.
تفکر مبتنی بر عادت ها و سنت ها
تفکر مبتنی برعادت ها و سنت ها و انجام کارهای مشابه عملکرد گذشته، تمایل عمومی به انجام کارهای تکراری، نسخه برداری از طرح های قبلی و استانداردهایی که دیگران به کارگرفته اند، از دلایل دیگر پایین بودن ارزش است. در این حالت، به تحولات سریع فناوری و فرآیندها توجه نمی شود و برای پرهیز از ریسک و یا کاهش آن، طرز تفکری ایستا بر مدیریت پروژه، طراحان و مشاوران، حکم فرما می شود. وسوسه استفاده دوباره از طرح ها فقط به خاطر اینکه یک بار جواب داده اند همیشه خوب نیست. از سوی دیگر، پیش بینی توفیق هر ابتکار یا استانداری که روی طرح های قبلی اجرا شده است، در طرح فعلی تفکر درستی نیست.
کمبود وقت
هر مهندس معمار یا طراح اولیه پروژه، مدت زمان محدودی برای تحویل و ارائه ایده نهایی خود دارد و در صورتی که در این زمان محدودی برای تحویل و ارائه ایده نهایی خود دارد و در صورتی که در این زمان محدود موفق به ارائه ایده خود نشود، ممکن است سابقه اش دچار خدشه و آسیب گردد. طراح هم ناچار است در مدت زمانی محدود ارزیابی های لازم را به منظور دسترسی به مطلوب ترین درجه از ارزش انجام دهد. فشار روانی ناشی از کمبود زمان، می تواند منجر به افزایش هزینه ها شود، اغلب وقت مدیران و برنامه ریزان صرف توجه به مسیر بحرانی فعالیت ها می شود و سعی می کنند فعالیت های مسیر بحرانی را در سریعترین زمان ممکن به اتمام برسانند. نکته مهم در خلق ارزش درست در همین جا می باشد، یعنی انجام فعالیت با هر قیمتی به منظور اجرای زمان بندی دقیق پروژه، فرصتی را برای بازنگری در چگونگی انجام کارها و بررسی راه های جایگزین باقی نمی گذارد.
قضاوت های منفی
بسیاری از دست اندر کاران طراحی . مهندسی، نسبت به هر تغییر یا نظریه جدید، واکنش نشان می دهند، به ویژه وقتی این نظریه جدید موجب تغییر در طراحی آن ها شود. از سوی دیگر، سایرین هم تصور می کنند که ایده های آن ها لزوماً لزوماً ارزش پروژه را افزایش می دهد. گاهی اوقات برداشت های سطحی در مقابل قدرت استدلال قرار می گیرد و روی آن تأثیر می گذارد، حتی وقتی شخصی از بیرون به تحلیل طرح می پردازد، ممکن است حالت تدافعی به وجود آید و در مقابل نظرات سازنده موضع گیری شود.
تعصب می تواند انسان را از واقعیت ها دور کند و از اطلاعات جدیدی که مورد نیاز است منحرف سازد. تلقی های منفی و موضع گیری ها در مقابل تغییرهای پیشنهادی، موجب می شود که انسان از درست فکر کردن دور شود.
ضعف در روابط انسانی و هماهنگی
عدم وجود ارتباطات و درک متقابل افراد در رده های مختلف تصمیم گیری، باور نداشتن یکدیگر، بی احترامی به عقاید، موجب افزایش هزینه های اجرایی کارها می شود.
تغییر در خواسته ها و نیازها
تحولات سریع در فن آوری های تولید، فرآیندها، مواد اولیه و نوسانات بازار از دوجنبه قیمت و سلیقه مشتریان، موجب می شود که همیشه مدیران پروژه، شرایط اجرا را مطابق تحولات تغییر دهند یا تعدیل نمایند، تا ارزش پروژه در کل افزایش یابد و انجام کارها با هزینه های کمتری میسر شود، البته سیاست ها و خواسته ها در سطوح بالا، ممکن است پیچیده باشد و افراد در سطوح تصمیم گیری و میزان اثرگذاری متفاوت، در جریان تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها وارد می شوند. بعضی اوقات سیاست های کلان مفید است، اما گاه موجب کندی کارها و دوری از بهترین راه حل ها می شود.
پرهیز از پذیرش ریسک
اغلب مدیران تصور می کنند که هرگونه راه حل جدیدی که قبلاً تجربه نشده است، ممکن است موجب اشتباه ها و خطاهایی شود که به موقعیت شغلی و اجتماعی آن ها خدشه وارد سازد. این امر موجب می شود از پذیرش هر پیشنهاد و تجربه جدید اجتناب شود، بنابراین ایده های نو و پیشنهاد های سازنده و خلاق هرگز فرصت تجربه نخواهند یافت و در نتیجه ارزش پروژه افزایش نمی یابد.
طراحی و تخمین بیش از حد نیاز
هریک از عوامل بالا به همراه در دست نبودن اطلاعات کافی از مشخصات و جزییات مورد نیاز، موجب می شود که طراحان تمایل به رعایت احتیاط در طراحی داشته باشند. لذا، طراح به منظور کاهش ریسک ناشی از خطای محاسباتی یا طراحی، سعی در افزایش بیش از حد ضریب اطمینان و محاسبات بیش از حد نیاز خواهد داشت و این موجب افزایش هزینه ها می شود. در چنین حالت هایی، با بررسی دقیق و تحلیل کارکردها، می توان با کاهش هزینه های غیر ضروری طرح ارزش پروژه را افزایش داد.
فقدان یا کمبود منابع مالی
در دسترس نبودن سرمایه لازم برای تکمیل مناسب یک طرح، می تواند بر نتیجه نهایی تأثیر بگذارند و با تغییر زمان بندی طرح و تغییر سیاست های بودجه ای، موجب افزایش هزینه هیا غیرضروری و در نتیجه کاهش ارزش پروژه شود.
کمبود پیشنهادها
هیچ طراحی نمی تواند ادعا کند که ایده آل فکر کرده است. همه طراحان وقتی به طرح های خود به طرح های خود با دید انتقادی و بازنگری نگاه می کنند متوجه می شوند که جزییات زیادی را از قلم انداخته اند. در صورت وجود فضای سالم و ارتباط های مناسب، پیشنهادهای متنوع می تواند جزییات از قلم افتاده را کشف کند و موجب حذف هزینه های غیر ضروری و افزایش ارزش پروژه ها گردد.کمبود پیشنهادها و گزینه های مختلف، موجب تحمیل هزینه های سنگین بر پروژه ها می شود و چه بسا دوباره کاری های زیادی را در اثر عدم کشف اشکال های احتمالی و مرتفع ساختن آن ها، به دنبال داشته باشد. این اشکال، در بسیاری از پروژه های ساختمانی و تأسیساتی گزارش شده است، یعنی نبود ایده های خلاق در طرح های جدید و عدم وجود تجربه کافی در خلق ایده ای نو، موجب کاهش ارزش پروژه ها شده است.
دستاوردهای به کارگیری مهندسی ارزش
مهندس ارزش، نقش حساسی در دست یابی به هدف های دائمی و در حال ارتقاء ایفا می کند و بستر لازم را به منظور هماهنگی و ارتباط ایجاد می نماید. به بیان دیگر، باعث می شود بتوان بر هر دوجنبه تغییرها و هزینه ها، مدیریت نمود که این امر نیاز مسلم و سود دهی پایدار در تجارت است.
در واقع مهندسی ارزش با ایجاد شرایط زیر به سازمان ها امکان رقابت را در عرصه های ملی و بین المللی می دهد.
- کاهش هزینه ها و افزایش سود
- بهبود کیفیت
- افزایش سهم بازار
- صرفه جویی در زمان انجام پروژه ها
- استفاده موثرتر از منابع
به طوری که می توان گفت بین پانزده تا بیست درصد از هزینه های تولید، با بکارگیری این تکنیک کم می شود. مطالعه ای که روی پانصد مورد گزارش مهندسی ارزش انجام شده، نشان داده است که میزان صرفه جویی بین پنج تا سی و پنج درصد هزینه های اولیه بوده و میزان قابل توجهی نیز از هزینه های دوره عمر کاسته شده است.
منابع:
کاربرد مهندسی ارزش در پروژه های عمرانی، وحید آین
www.tehran.ir