فرآیند های لازم در مدیریت اجرا

مدیریت اجرا

سیستم مدیریت اجرا (CM) در سال 1960 مطرح و در هر دوبخش خصوصی و دولتی به عنوان یک سیستم مهم اجرای پروژه شناخته شد. امروزه استفاده از سیستم (CM) در انواع پروژه کاربرد دارد(معمولاً با شرایط خاصی که تحت آن مدیر اجرا شخصاً هیچ فعالیتی را انجام نمی دهد و همه قرارداد های تخصصی به صورت مناقصه رقابتی هستند). مدیریت اجرا سیستمی کاملاً انعطاف پذیر است و منطبق با هر پروژه ساخت  و ساز می باشد.

ویژگی کلیدی شناسایی آن این است که مدیر اجرا کمتر به عنوان کنترل کننده مستقیم پیمانکاران تخصصی عمل می کند، بلکه بیشتر یک مجری کلی در زمینه عملکرد تخصصی پیمانکار می باشد. تفاوت میان اداره و کنترل پروژه به بهترین نحو در سیستم های مدیریت اجرا به عنوان نماینده کارفرما و مدیریت اجرای در معرض ریسک بیان می گردد. مدیر ساخت – سازنده (CMc)  با مدیر ساخت – مشاور (CMa) متفاوت است (از نظر مسئولیتی که به آن ها داده می شود). وقتی مدیر ساخت و سازنده یک نفر باشد، مدیر ساخت تمام مسئولیت ها و پاسخ گویی های یک سازنده عمومی (GC) را بر عهده می گیرد. به همین دلیل این سیستم اجرای خاص مشهور به (CMc) یا (CM-at Risk) است.

(CMc) روابط مسستقیم و یکسان کارفرما – مشاور و کارفرما – سازنده (D-B-B)، مشاوره های (CMa) و تعهد قیمت زودهنگام طرح و ساخت را ارائه می کند و با طرح و ساخت از این نظر متفاوت است که مسئولیت طراحی برای طراح باقی می ماند که به طور مستقل با کارفرما قرارداد بسته است. این مدل سازنده را قبل از ساخت جهت نظارت بر برنامه زمانبندی، کنترل هزینه، بررسی قابلیت ساخت و تکنولوژی ساخت و تسهیل برگزاری مناقصات و مذاکرات با پیمانکاران جزء، وارد می کند. سازنده به صورت زود هنگام بر مبنای صلاحیت در فاز طراحی انتخاب می شود و بابت خدمات طراحی، دستمزد دریافت می کند.

روش های مختلف مدیریت اجرا

سیستم مدیریت ساخت همانطور که از نامش پیداست، سیستمی است که در آن کارفرما یک شرکت ساختمانی را به کار می گیرد تا خدمات حرفه ای را انجام دهد. کارفرما معمولاً قبل از این که هرگونه کار طراحی یا ساختمانی انجام شود، مدیر ساخت را انتخاب می کند. در کشور آمریکا این سیستم که با نام سیستم مدیریت ساخت معروف است، با دوگزینه بنگاه مدیریت ساخت و مدیریت ساخت در معرض ریسک تقسیم شده است. در بنگاه مدیریت ساخت مدیر اجرا در دوره طراحی و ساخت به عنوان نماینده کارفرما و در قبال دستمزد معین، خدمات لازم را ارائه می کند. در مدیریت ساخت در معرض ریسک، مدیر اجرا در مرحله ساخت پروژه به عنوان پیمانکار عمومی مسئولیت اجرای پروژه را به عهده می گیرد و در ریسک شرکت می کند.

انواع روش های مدیریت اجرا شامل چهار روش پیمانکاری مدیریت، قرارداد مدیریت اجرایی، مدیریت پروژه و قرارداد طراحی و مدیریت است که به دو دسته اصلی مدیریت اجرا در معرض ریسک و مدیریت اجرا به عنوان نماینده کارفرما تقسیم می شوند.

مدیریت پیمان (MC) شخصیتی حقوقی است که به نمایندگی از طرف مجری طرح، مسئولیت مدیریت، کنترل و هماهنگی پروژه ها و مراحل اجرایی را به عهده دارد. مدیریت طرح وظایف خود را در چارچوب روش ها، ضوابط و دستورالعمل هایی که به تأیید مجری رسیده است، انجام می دهد و با اعمال مدیریت مستقیم و روزانه بر سایر عوامل اجرایی در مقابل مجری مسئولیت صحت انجام کیفی و کمی کار را طبق مشخصات، برآوردها و برنامه های اولیه و تغییرات احتمالی آن با ارائه گزارشات مستمر به عهده دارد. پیمانکاری مدیریت رویکردی نسبتاً جدید است که به اختیار قرارگرفتن یک پیمانکار که نقش او هماهنگی و مدیریت پروژه است مربوط می گردد. این پیمانکار، مدیریت زمان، هزینه و کنترل کیفیت را سازماندهی می کند و با تعدادی پیمانکار قرارداد می بندد که کار اجرایی واقعی را انجام می دهند.

در این روش، مدیر اجرایی طبق قراردادی که مستقیماً با کارفرما منعقد می کند، برای مدیریت اجرایی پروژه منصوب می شود و در قالب زمان و هزینه انجام وظیفه می نماید. تمامی قراردادهای پیمانکاران و مشاوران دیگر مستقیماً توسط کارفرما منعقد می گردد. مدیر ساخت همانند یک مشاور انتخاب می شود و انجام امور برنامه ریزی، هماهنگی و مدیریت می پردازد. در این روش کماکان کارفرما با پیمانکاران قرارداد منعقد می کند و به (CM) ریسکی منتقل نمی شود. مدیر ساخت فقط در قسمت اجرا فعالیت می کند و نقش اصلی آن هماهنگی و یکپارچه کردن اجراست.

یکی دیگر از پیمان های مدیریت "مدیریت پروژه" است که به منظور به کاربردن مهارت ها و فنون مدیریت جهت بهبود در سازماندهی و کنترل کلیه جنبه های پروژه و همچنین استفاده بهینه از منابع جهت ایجاد تأسیسات خوب طراحی شده است، به نحوی که شرایط کارفرما را از نظر عملکرد، هزینه، زمان و … تأمین نماید. مدیریت پروژه، از ابتدای پروژه وارد عمل می شود و تمام وظایف (MC) , (CM) را دارد و همچنین در بخش طراحی نیز دخالت می کند. مزیت این روش در ادغام و هماهنگی بسیار زیاد طراحی  و ساخت می باشد.

این رویکرد در واقع نوعی از قرارداد مدیریت می باشد که طراحی تفصیلی را مستقیماً بر عهدهء پیمانکار می گذارد، بنابراین مشابهت های زیر را با قرارداد های طرح و ساخت خواهد داشت:

تفاوت های بین قراردادهای طراحی و مدیریت با طراحی – ساخت وجود دارد:

متغیر اصلی در این سیستم میزان ریسکی است که مدیر اجرا در حین اراده خدمات، بر عهده می گیرد.

تعیین محدوده خدمات

ویژگی مهم در تمامی سیستم های مدیریت اجرا محدوده خدمات می باشد. انجام مذاکرات اولیه میان کارفرما و مدیر اجرا برای روشن شدن محدوده کلی پروژه در کنار محدوده مدیریتی و اجرا و همچنین مشخص شدن انتظارات و تعهدات هریک از طرفین الزامی است. مفهوم نمایندگی در کلیه روابط کاملاً مشخص و تعریف شده است. نماینده، وظیفه تأمین منافع کارفرما را به بهترین نحو ممکن بر عهده دارد. سیستم مدیریت اجرا به عنوان نماینده کارفرما (که گاهی سیستم مدیریت اجرای (خالص) نیز خوانده می شود، تا کاملاً روشن سازد که تنها نقش مجری و نمایندگی را بازی خواهد کرد) در هر دو بخش خصوصی و دولتی کاربرد مناسبی داشته است.

سیستم مدیریت اجرای در معرض ریسک، کار را به صورت یک شرکت ساختمانی و در نقش نماینده برای ارائه خدمات مقدماتی آغاز می نماید. اما در نقاط مشخصی پیش از فاز اجرا، ریسک تحویل پروژه را با یک قیمت مشخص بر عهده می گیرد.

منبع:

روش های اجرای پروژه ، دکتر محمد گلابچی و دکتر عصمت الله نورزایی

خروج از نسخه موبایل