شهر سایبری و تغییر الگوهای زندگی- قسمت اول

امروزه ما در آستانه تعاملی جدید میان انسان، دانش و محیط زیست هستیم و شهر در مرکز این نظم نوین فضایی و اقتصادی قرار دارد. شهر همچون نیروگاهی است که در قلب این شبکه دانش قرار دارد. 
در حال حاضر شهرهایی می سازیم که به جای رهایی و تمدن پیام آور تبعیض و خشونت می باشند. اما تحول اخیردر نگرش ما نسبت به محیط زیست طبیعی نمونه خوبی را در اختیارمان قرارمی دهد. توصیفی که بوم شناسان از رابطه ما با طبیعت به دست می دهند، ما مالکین طبیعت نیستیم بلکه امانت داران آن می باشیم و در برابر نسل های آینده مسئولیم، به همان اندازه که در برابر زندگی عمومی در شهر مسئولیم. امروزه می بینیم که طبیعت می رود که به عنوان یک ارزش بنیادین تلقی شود. می بایستی به محیط زیست شهرها نیز با همان وسواس بنگریم و روی زندگی عمومی شهروندان و فضاهای عمومی سرمایه گذاری کنیم. با این حساب دولت ها می باید برفعالیت هایی که به محیط زیست آسیب می زنند مالیات وضع کنند و میزان این مالیات را به طور غیر مستقیم به قیمت خرید محصولات بیفزایند. این سیاست ها نیروهای بازار را به سوی الگوهای سبزهدایت خواهد کرد و اینها جزء منافع پایداری یک شهر خواهند بود. 


 سیاست های زیست محیطی که مشوق بهره وری هر چه بیشتر از منابع بازیافت بیشتر و تولید زباله کمتر می باشند می توانند چرخه های اخلاقی در جامعه به وجود آورند. این سیاست ها منجر به تولید کار بیشتر می شوند و پیش بینی می شوند که فرصت های بزرگ شغلی در شهرها ایجاد کنند. این کاملا منطقی است که تغییر رفتار در دفع زباله ها و گذار از روش های کنونی و تخلیه مواد نفتی در دریا و سوزاندن یا دفن زباله ها به سیستم بازیافت و استفاده مجدد نیازمند توجه و دقت بیشتری است. 
بهره وری از منابع را می توان با ایجاد توازن در تخصیص مالیات بین انسان و ماشین افزایش داد. 

برای مثال دولت ها می باید اهداف مالیاتی وابسته به توسعه پایدار را شفاف کنند در بعضی مواقع تخصیص درآمد حاصل ازمالیات های سبز به طرح های مشخص پایداری آن پروژه ها را برای شهروندان قابل قبول تر می کند. به عنوان مثال هزینه کردن درآمد حاصل از افزایش مالیات بنزین در جهت بهبود و توسعه وضعیت حمل و نقل عمومی نمونه ای از این اعتماد سازی است. درآمدهای سازمان تامین اجتماعی می باید در حد امکان در زمینه تئوری ابتکارات شهروندان خلاق هزینه گردد. ابتکاراتی که خود یک سرمایه اجتماعی را به وجود می آورد. وضع مالیات بر زمین باید به گونه ای باشد که بیشتر بر قوام و ثبات شهری تاکید کند تا گستردگی و پراکندگی نامنظم آن. 

امروزه بخشی از مالیات ها و فعالیت های ساختمانی به گستردگی نامنظم شهری و در نتیجه تخلیه مراکز شهر و از هم گسیختگی اجتماعی می انجامد. به عنوان مثال احداث راه ها و جاده ها از منبع درآمد مالیات ها، زمین های کشاورزی ارزان قیمت را به کاربری های تجاری باارزش و قابل دسترس تبدیل کرده اند. مالیات وضع شده بر توسعه سایت ها و اراضی بیرون از شهر باید همزمان پاسخگوی هزینه هایی که دولت بر ایجاد زیرساخت های لازم نموده، باشد. طرح های توسعه شهری می باید از منظر تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی بسیار دقیق و موشکافانه مورد بررسی قرار گیرند و لازمه آن این است که وزارتخانه های مختلف ( بازرگانی، بهداشت، محیط زیست و … ) یک ساختار و دید جامع و کل نگر داشته باشند. در سال 1992 قدمی بزرگ و جسورانه برداشته شد و آن هنگامی بود که دولت فرانسه وزارتخانه ای به نام «وزارت شهر»برای رسیدگی به نیازهای متعدد شهروندان فقیرتر ایجاد کرد که در شرایط بحران محلات محروم، فقدان بهداشت و بالا بودن جرم، محیط نامناسب و… زندگی می کردند. مسئولیت وزارتخانه جدید شهر، هماهنگ کردن فعالیت های وزارت خانه های قدیمی و ایجاد یک فضای مناسب متشکل از امکانات و منابع همه وزارتخانه ها و نیز تقسیم مسولیت ها نسبت به شرایط زندگی شهروندان محروم می باشد. 

دولت ها می توانند به تشویق و ترغیب ابداعات و نوآوری ها در تمام زمینه های طراحی پایدار برای شهر پایدار  از ماشین های برقی گرفته تا ساختمان هایی با مصرف انرژی کم بپردازند و پروژه های شهری با کیفیت را حمایت کنند. زیرا فناوری های جدید اطلاعاتی اقتصاد را در تمام سطوح آن تغییر می دهند. نیروی فکر و اندیشه شهروندان و تکنولوژی های بسیار پیشرفته جایگزین مواد خام و نیروی بازو می گردد. ایجاد یک شبکه ارتباطی از خلاقیت از این به بعد اقتصاد نوین و خلاق را هدایت خواهد کرد و تبادل میان هنر و تکنولوژی، تبادل اندیشه بیش از مبادله کالا موجب ترقی و پیشرفت آینده ما خواهد شد. 
در قسمت بعدی این مطلب می خواهیم به جزئیات این پیشرفت ها ناشی از ظهور فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در شهرها بپردازیم و  اینکه چگونه این فناوری ها به حل مسائل شهری کمک خواهند کرد. 

با ظهور فن آوری اطلاعات و ارتباطات یادگیری دیگر محدود به مکان های مشخصی مانند دانشگاه یا مدرسه نخواهد بود، یادگیری، زندگی و کار به طور مستمر هم پوشانی خواهند داشت و در هم خواهند تنید. شرکت های کوچک دیگر نیازی به داشتن فضاهای بزرگ نخواهند داشت و بیشتر به زیرساخت های شهری و خدمات محلی وابسته هستند. 
در نتیجه شرکت ها در گروه های بزرگ در سرتاسر شهر پراکنده می شوند و این فرایند تاثیر مهمی بر رفتار شهر خواهد گذاشت. ساعت پیک ترافیکی به سمت مرکز شهر جای خود را به حرکت متعادل تری در سراسر شهر می دهد و این استفاده موثری از شبکه حمل و نقل شهری خواهد بود. در نتیجه یک بافت شهری ظریف تر و متنوع تری را عرضه می دارد.


باید شهرهایی بسازیم که انعطاف پذیری و فراخ بودن از ویژگی های بارز آن ها باشد. از آنجا که امروزه مساکن، مدارس، اماکن فراغتی و کاری کمتر به وسیله عملکردشان تعریف می شوند بنابراین یک ساختار پایه که به یک شبکه ارتباطی مشترک متصل است می تواند آموزش، کار، فراغت را در خود ادغام کند. توسعه مصالح جدید در ساختمان های آینده سازه هایی سبک را به ارمغان خواهد آورد. با سبک تر شدن سازه های بناها ساختمان ها نفوذپذیر تر خواهند شد عابرین بیش از آنکه آن ها را دور بزنند از درون آنها عبور می کنند. 

امکان پایداری یک شهر بیش از هر چیزی به حمل و نقل وابسته است. هر محله باید براساس مسافت های پیاده یا دوچرخه سواری برنامه ریزی شود. در حال حاضر بعضی از شهرها بر طبق سیاست هایی ورود ماشین ها شخصی به مرکز شهر را ممنوع کرده اند. 

یک تراموای مدرن در مرکز شهر تردد می کند.ماشین های کوچک برقی را می توان برای یک ساعت، یک روز و یا یک هفته اجاره کرد. به زودی نیز قطارهایی به جریان خواهند افتاد که با حرکت بر روی یک بالشتک هوا بدون حرکت بر روی ریل سرعت فعلی را به دو برابر خواهند رساند. اتومبیل های آینده به سیستم های اتوماتیک مجهز می شوند که به هیچ وجه به محیط زیست آسیب نخواهند رساند. بنابراین اتومبیل های آینده « پاک» خواهند بود. 

شهرهای آینده اگر اراده لازم برای ایجاد آن ها وجود داشته باشد جامعه ای را بنیان خواهند گذاشت که همه شهروندان آن در بهداشت، امنیت، خلاقیت و عدالت نقش خواهند داشت. فناوری های جدید قادر خواهند بود نوع جدیدی از زندگی را به شهرهای ما ببخشند: یک زندگی اجتماعی تر، زیباتر، هیجان انگیزتر و بالاتر از همه یک زندگی که توسط شهروندانش تبیین خواهد شد. 

بنابراین شهر پایدار شهری است عادل که در آن غذا، مسکن، آموزش، بهداشت و امید به شیوه ی عادلانه توزیع شده اند جایی که همه افراد در حاکمیت نقش دارند. شهری است با دسترسی های آسان، جایی که قلمرو عمومی احساس تعلق و تحرک را ترغیب می کند و تبادل اطلاعات همزمان به وسیله تعاملات اجتماعی و از طریق شبکه های مجازی اتفاق می افتد. 

پایداری یافتن روش های تولید و توزیع منابع موجود به گونه ای است که به لحاظ اجتماعی منسجم و موثر و از نظر زیست محیطی سالم باشند.  پایدار بودن عبارتست از محافظت از کیفیت زندگی یا شناخت ارزش های مشترک زیست محیطی و اجتماعی.
این سیاره می تواند به بهترین وجه ممکن به تمام نیازهای بشریت پاسخ دهد اگر ما خواسته های طبیعت را محترم بشماریم و بر استفاده از فناوری متمرکز شویم. 

منبع:  برگرفته از کتاب شهرهای پایدار اثر ریچارد راجرز

خروج از نسخه موبایل