جنگ قدرت در قالب معماری

امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی و مواجهه با جلوه های عصر جدید، شاهد اتفاقاتی نو و کم و بیش عجیب و هیجان انگیز هستیم. پل هایی با دهانه های عظیم در سراسر دنیا در حال رقابت هستند. آسمان خراش هایی عظیم سر به فلک کشیده اند با هزینه های گزاف و سرسام آور. با طراحی ابر سازه ها و ایده های عظیم شهری برخورد می کنیم و موارد دیگر
اما چرا؟؟
دلیل ساخت چنین بناهایی چیست؟ 
در راستای رفع نیاز کاربران است یا معماران یا دولت ها؟؟

سرمنشاء و تاریخچه پیدایش ساختمان های بلند

همگی بر سر این موضوع که خودنمایی تکنولوژی، در ساخت ساختمان های بلند مرتبه آغاز شد واقفیم. همین طور اکنون شاهد مسابقه ای فراگیر در این خصوص در بعضی کشورها هستیم چرا که سرمنشأن آن باوجود بهره مند بودن از دانش، امکانات و تکنولوژی در این زمینه، انصراف داده اند و میدان را به بقیه واگذار کرده اند. اما این چالش چگونه آغاز شد؟

برج بابل احتمالا قدیمی ترین ساختمان بلند مرتبه انسان ساخت و اولین جاه طلبی انسانی در بلندمرتبه سازی می باشد. این برج که یکی از عجایب هفتگانه غرب نام گرفته، از داستانی عجیب برخوردار است. برجی که ارتفاعش معلوم نیست و به صورت مارپیچ با هزینه ای زیاد طراحی شده است. اما آن چه مهم است نه شکل و نه ارتفاع برج، بلکه انگیزه ساخت است. نمرود پادشاه بابل اساسا برج را برای آن ساخت تا بر بالایش شود و با پرتاب تیری به آسمان خدا را از پای در آورد. برجی برای رسیدن به جایگاه خدا و کشتنش و گرفتن کرسی خدایی. برای استعلا بر خدا. مشهور است که برج فرو ریخت و نمرود نیز توسط پشه ای نیمه جان در راه تنفسش مرد!

می دانیم که ساخت ابر سازه ها امروزه برای تیراندازی به خدا نیست اما داستان آغاز برج سازی در غرب، شباهت های عجیبی با بابل و نمرود دارد. برج سازی در غرب جهت رفع نیازهای بهره برداران نبود چرا که empire state اولین برج نیویورک برجی اداری است نه مسکونی. برج ها در اوج پیشرفت مدرنیسم و ظهور تکنولوژی های نوین قد علم کردند زمانی که قدرت فولاد و بتن بازوهای تکنیک را پر از خون می کردند.

برتری جویی های مدرنیستی در عرصه ساخت و ساز جهانی

در دنیای امروز معماری با نگاهی سطحی به رسانه ها، گزارشات سالانه، سایت ها و انواع مسابقات می توان دریافت که اتفاقاتی کم و بیش عجیب رخ می دهد. کشورهای در حال توسعه اقدام به ساخت و طراحی پروژه های بزرگ و هیجان انگیز می کنند که گه گاه شاید نیازی به این همه هزینه هم نباشد. پل سازی، تونل سازی، ابرسازه ها، عرصه هایی مختلف از این چاش اند. با کمی تحقیق متوجه می شویم که از 20 آسمان خراش دنیا 10 برج در چین، 5 برج در خاورمیانه 4 برج در باقی آسیا و یک مورد در آمریکا وجود دارد. برج شارد در لندن به عنوان بلندترین برج اروپا در رتبه 56 دنیا قرار دارد. چین به تنهایی با 45 برج و خاورمیانه با 27 برج میدان دارند.

اما اهداف ساخت این پروژه ها چیست؟

کاربری های متنوع

یکی از دلایلی که برای برخی از این پروژه ها  تعریف می‌شود تأمین کاربری‌هایی چندگانه عمومی و خصوصی است مانند تجاری، تفریحی توریستی، اداری و اقامتی. در بعضی کشورهای کوچک و متراکم به دلیل کمبود شدید زمین و رشد جمعیت جهت در برگرفتن حجم بسیار عظیمی از جمعیت، اقدام به ساخت این پروژه ها می شود.

مخابراتی

احتمالاً بدترین کاربری در بین توجیهات مختلف برای این ساختمان‌های هزینه بر، برج مخابراتی است. چرا که درآمدزایی خاصی ندارد، به علاوه می‌توان با مکان یابی مناسب و سازه‌هایی به مراتب کم هزینه تر (دکل یا …) همان کارایی را ایجاد نمود. چنین سرمایه‌گذاری های «سخاوت مندانه‌ای» برای یک برج مخابراتی فقط در شرایطی خاص عقلانی به نظر می‌رسد.

المان شهری

یکی دیگر از مرسوم‌ترین دلایل، ساخت یک «المان شهری» است. این لغت دو مفهوم کلی را متبادر می‌کند. اول به معنای بنایی هویت بخش، غرور آفرین و نمادی برای شهر و دوم به معنای نشانی که بتوان با آن موقعیت سنجی کرد یا به زبان ساده‌تر آدرس داد. اما روش‌های دیگری هم برای نمادسازی وجود دارد که با هزینه‌هایی به مراتب کمتر انجام می‌شوند. البته واضح است که نمادسازی خود نشانی است بر بی نمادی و عقبه ضعیف تاریخی. به هر حال صرف این همه هزینه برای نمادسازی عقلانی نیست و دلیل فرعی محسوب می‌شود.

هویت، غرور، نماد

بسیاری از این بناها پس از اتمام به نماد شهر تبدیل شده و اگر طراحی خوبی داشته باشند شاید بتوانند پس از چند دهه هویت بخش هم باشند. اما در این باره تردیدهایی نیز وجود دارد. چرا که ساخت چنین پروژه های عظیمی تنها روش هویت‌سازی نیست. هویت‌سازی فرایند بسیار پیچیده ایست و احتمال این که یک پروژه به هویت یک شهر تبدیل شود قطعی نیست. 

جذب گردشگر

شاید موفق ترین نمونه در این زمینه برج‌های دوقلوی پتروناس در مالزی باشد. این برج‌ها که در سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ بلندترین برج‌های جهان بودند یکی از دلایل اصلی جذب گردشگر برای مالزی شدند. هرچند طراحی خاص سزار پلی و مانورهای تبلیغاتی مختلف مثل فیلم مأموریت غیرممکن بی تأثیر نبودند اما همین لقب «بلندترین» کافی بود تا گردشگرها را به مالزی بکشاند. اما نکته جالب اینکه همان برج امروز در رتبه ۲۷ جهان است! و تنها پس از چند سال این لقب را از دست داد. امروزه با فشردگی رقابت، ریسک باقی ماندن در صدر به کمتر از دو سه سال رسیده‌است. عملاً جذب گردشگر با لقب «ترین» احتمال کمی دارد.

اما همه آن چه که گفته شد دلایل منطقی برای اجرای این پروژه های عظیم نیست. مهم‌ترین دلیل ساخت آسمان خراش‌ها در غرب و اوج گرفتن روند بلندمرتبه‌سازی ظهور مدرنیسم بود. در این باره شباهت‌هایی بین آسمان خراش‌های مدرن و برج بابل وجود دارد که بررسی کردیم. این همان نیت اصلی و جوهره برج‌سازی است: «قدرت نمایی». از این روست که برج‌سازی در هیچ کجا مانند آمریکا رشد نکرد. 

حال سوال اصلی اینجاست که آیا بلند مرتبه سازی، طرح و اجرای ایده های عجیب، امروزه در کشورهایی مانند چین صرفا برای پیروزی در جنگ معماری است؟ آیا همان قدرت نمایی مدرنیستی غرب، خود را به سواحل شرقی آسیا رسانده است؟ بسیاری کشورها توان و تکنولوژی لازمه را ندارند و از دانش و دستورالعمل های کشورهای دیگر بهره می برند. چینی ها و عرب ها طراحی و ساخت را به شرکت های انگلیسی و آلمانی واگذار می کنند و ایتالیایی ها از خاورمیانه تا کره پروژه می گیرند. همین طور در ایران هم بسیاری از پروژه ها توسط دیگر شرکت های خارجی ساخته می شوند. تنها انگیزه ای که سبب ایجاد چنین پروژه هایی می شود همان قدرت نمایی است! اما نه قدرت نمایی انسان غربی با تکنولوژی، بلکه قدرت نمایی بین دیگر کشورهای درحال توسعه برای شبیه شدن به آمریکا. یعنی نه خودنمایی مدرنیسم بلکه اجرای مدرنیزاسیون.

برج های بلند مرتبه چین و کشورهای عربی و ایران و … تلاشی است حقیرانه برای تشابه به اروپا و آمریکا، برای آن که بگویند ما هم می توانیم چنین پروژه هایی را داشته باشیم. شوق و اشتیاق غرب زدگی در واژه های چون بزرگ ترین، بلندترین و … عنوان می شوند و به آن افتخار می کنند که در مسابقه از آمریکا و اروپا پیشی گرفته اند در صورتی که هنوز به معنای مشخصی از پیشرفت و توسعه دست نیافته اند. 

ابزارها و شروط اساسی در چالش رقابت

بی شک تکنولوژی یکی از شروط لازم است که بسیاری از آن برخوردارند و بسیاری هم نه! که نتیجه آن استفاده از تکنولوژی دیگر کشورهاست. همین طور پرداخت هرینه هایی گزاف و سرسام آور از بایدهای لازم در ورود به رقابت است چرا که صحبت از اجرای پروژه ای در مقیاس بسیار بزرگ است و تنها محدود به مصالح یا موارد فنی نیست. مسائل پیش بینی نشده ی بسیاری هم اضافه می شود که نیازمند افراد متخصص در زمینه های گوناگون است و هزینه نگه داری هم که بار سنگین مالی دیگری را تحمیل می کند، به هزینه های ساخت و طراحی اضافه می شود. این ساخت و سازها غالبا توسط دولت ها انجام می شود. در این میان متخصصان اجرا و ساخت و طراحان معماری با دانش و تخصص خود ابزارهایی جهت راهبرد اهداف کارفرمایانی هستند که امکانات لازمه را فراهم می کنند.

منابع :

miandisham.ir

wikipedia
 

خروج از نسخه موبایل