یکی از ابزارهای مالی مورد استفاده برای تأمین مالی بانکها و مؤسسات اعتباری برای اعطای وام و تسهیلات به متقاضیان خرید مسکن،استفاده از اوراق بهادار با پشتوانه رهن و بازار ثانویه رهن است.بسیاری از کشورها از این ابزار استفاده کرده و میلیونها نفر نیز از این روش خانهدار شدهاند.در این روش بانکها و مؤسسات اعتباری بستهای از وام اعطایی خود را به یک نهاد مالی که صرفا با هدف انتشار اوراق بهادار به پشتوانه همان وام که خریداری خواهد کرد ایجاد شده،تسهیلات مزبور را خریداری کرده(تنزیل میکند)،و سپس برای تأمین مالی خود،اوراق بهادار منتشر میکند.بنابراین بانک و یا مؤسسات اعتباری وام مزبور را از ترازنامه خود خارج کرده و وجه معادل ارزش فعلی اقساط آتی بسته وام را دریافت کرده و مجدد میتوانند به متقاضیان خرید واحدهای مسکونی،وام پرداخت کنند.هرچند وامهای مزبور میتوانند از نوع وامهای تجاری و یا ترکیبی از وامهای تجاری و مسکونی باشند،بااینحال ریسک اعتباری وامهای مسکونی پایینتر است و عمده اوراق رهنی منتشرشده،دارای پشتوانه وام مسکونی هستند.اوراق مزبور امکان تضمین توسط نهادهای دولتی 2Lیا خصوصی معتبر را داشته و از این طریق هزینه تأمین مالی از این شیوه نیز کاهش خواهد یافت.علیرغم اینکه بخشی از بحران مالی امروز دنیا ناشی از استفاده از این ابزار مالی است،باید به این نکته متذکر شد که استفاده نامناسب از این ابزار باعث بحران شده نه صرف استفاده از آن.ضمنا این شیوه سالها مورد استفاده قرار گرفته و مزیتهای زیادی را ایجاد کرده است. بانکهای ایرانی(چه خصوصی و چه دولتی)سالها به اعطای تسهیلات فروش اقساطی مسکن پرداختهاند که میتوانند از این طریق توان اعطای تسهیلات خود را افزایش داده و موهبت خانهدر شدن را به بسیاری از افراد اعطا کنند.خاطرنشان میسازد با توجه به تمایزات خصوصیات بخش مسکن در ایران،اعطای وام باید برای ساخت مجموعههای مسکونی اعطا شود و نه به خرید آن. در صورت استفاده نادرست از این ابزار در ایران،شاهد بحرانهای ناشی از این ابزار نیز خواهیم بود.