خیار یا خیار فسخ، اصطلاحی در فقه و حقوق به معنای حق برهمزدن یکجانبه قرارداد است. خیار، اسم مصدری به معنای اختیار و به مفهوم اختیاری است که شخص در فسخ معامله دارد.
در قانون مدنی ایران به پیروی از کتب فقهی یک نظریه عمومی برای خیارات ایجاد شده است که در قوانین سایر کشورها همانند آن وجود ندارد.
فسخ قرارداد:
فسخ عبارت از بر هم زدن عقد لازم، در مواردی است که قانون اجازه میدهد. فسخ مانند اسقاط خیار و التزام به عقد از ایقاعات است و بدون موافقت و حضور طرف مقابل محقق میشود.
درخصوص معاملات، به خصوص عقد بیع (خرید و فروش) یا اجاره که در آن قراردادهای کتبی بین طرفین نوشته و امضا می شود، چند «خیار» وجود دارد که در ماده 396 قانون مدنی به طور صریح به آنها اشاره شده است و به شرح ذیل می باشند:
1- خیار مجلس
خیار مجلس یعنی تا زمانی که طرفین در بنگاه یا محل توافق حضور دارند، حق دارند از معامله پشیمان شده و از آن رجوع کنند در واقع خیار مجلس اختیار برهم زدن بیع تا زمانی که دو طرف در کنار هم هستند و از هم جدا نشدهاند، می باشد.
2- خیار حیوان
دومین خیار، که فقط مربوط به خرید و فروش حیوانات است، به «خیار حیوان» معروف است و براساس آن، خریدار حیوان میتواند ظرف سه روز از خرید خود پشیمان شده و حیوان را به فروشنده پس بدهد و پول پرداختی را بگیرد.
3- خیار شرط
شرطی در قرارداد که به یکی از دو طرف یا شخص ثالثی در مدت معینی اختیار فسخ قرارداد را میدهد. چنانچه این اختیار فسخ معامله ناشی از شرط مقرر بین طرفین عقد باشد، آن را «خیار شرط» مینامند، همانطور که ممکن است به هر یک از علل مقرر در ماده 396 قانون مدنی ایجاد شود. این نوع خیار اغلب در متن قرارداد ذکر میشود و به یکی از طرفین، یا هر دو یا شخص ثالثی اجازه میدهد تا ظرف مدت مشخصی از معامله رجوع کرده و معامله را برهم بزند. در معاملات مسکن یا خرید پوشاک، عرف بر این است که تا 24 ساعت به خریدار این حق داده میشود تا از خرید منصرف شده و با رجوع به فروشنده، پول پرداختی را پس بگیرد.
4- خیار تأخیر ثمن
اختیار در فسخ معامله بر اثر نپرداختن ثمن در ظرف سه روز از تاریخ بیع. اگر ظرف سه روز در معاملات نقدی، خریدار ثمن یا همان ما به ازای معامله را پرداخت نکند، در این صورت فروشنده میتواند از معامله پشیمان شده و از تحویل کالا به خریدار امتناع کند.
5- خیار رویت (خیار تخلف وصف )
خیار بر هم زدن قرارداد برای شخصی که مالی را ندیده و فقط به اعتبار اوصافی که برای آن ذکر شده است، مال را خریده باشد و موضوع معامله دارای اوصافی که ذکر شده است، نباشد. در واقع اگر کالایی که فروشنده نشان داده با کالایی که به خریدار تحویل داده، متفاوت باشد، در این صورت، مشتری میتواند به این نوع از خیار استناد کند و معامله را فسخ کند.
6- خیار غبن
اختیار فسخ معامله برای کسی که دچار غبن (ضرر و زیان) فاحش شده است.
7- خیار عیب
اختیار فسخ معامله به دلیل عیبی که در مبیع بوده و مشتری در هنگام عقد از آن اطلاع نداشته است. به عبارت دیگر این خیار در جایی ایجاد می گردد که مشتری کالایی را که معیوب است، خریداری کردهاست. خیار عیب ویژه عین معین است.
مهمترین خیارات، «خیار عیب» و «خیار غبن» است. اگر کالا یا منزل خریداری شده دارای عیب بزرگی باشد که هنگام معامله خریدار از آن بیاطلاع بوده یا قیمت معامله به گونهای باشد که خریدار یا فروشنده «ضرر فاحشی» کنند، در این صورت میتوانند با استناد به این خیارات عقد را بههم بزنند.
باید توجه کرد که وقتی طرفین معامله پای قراردادی را امضا میکنند که در یکی از بندهای آن نوشته شده است، «اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش» یعنی از همه این مواردی که گفتیم گذشت میکنند و حتی اگر ضرر و اختلاف قیمت واضحی هم در معامله کشف شود، دیگر حق برهم زدن معامله را ندارند؛ باید با آگاهی پای قرارداد را امضا کرد.
8- خیار تدلیس
اختیار فسخ برای کسی که فریب خورده باشد. برای مثال اگر فردی خودرویی را به حساب اینکه کمکارکرده است، خریداری کند و بعد مشخص شود که فروشنده با دستکاری کیلومترشمار، خریدار را فریب داده، در این صورت خریدار میتواند به خیار تدلیس اشاره کند و معامله را برهم بزند.
9- خیار تبعض صفقه
خیار تبعّض صَفقه، خیار ثابت به سبب بطلان معامله نسبت به بعض کالا یا بها ی آن می باشد. بعنوان مثال هرگاه خریدار در یک معامله دو چیز را بخرد و سپس معلوم شود که یکی از آن دو قابل تملک نیست یا از آنِ غیر فروشنده است و او اجازه فروش آن را ندهد، معامله نسبت به آن بخش باطل است و خریدار نسبت به بخش دیگر از کالا ی مورد معامله خیار تبعّض صفقه پیدا میکند و میتواند عقد را فسخ کند یا آن را در برابر بهای آن بخش از کالا امضا و اضافه بهای پرداختی را باز پس گیرد. حکم یاد شده در موردی که فروشنده دو چیز را به عنوان بها ی کالا دریافت کند و عقد نسبت به یکی باطل باشد نیز جاری است.
10- خیار تخلف شرط
هرگاه شرطی ضمن عقد به نفع یکی از متعاملین شده باشد، در صورت تخلف شرط، مشروط له (کسی که شرط به نفع اوست) با حدود و شرایطی میتواند معامله را فسخ کند. این نوع حق فسخ در فقه خیار اشتراط هم نامیده شده.احکام خیار تخلف شرط به طوری است که در مواد ۲۳۴ الی ۲۴۵ قانون مدنی ذکر شده است.
به منظور آشنایی بیشتر با این مبحث و رسیدن به جواب سوالات خود و یا ارائه هر گونه انتقاد و پیشنهاد به بخش مشاوره آنلاین کارگشا مراجعه فرمایید.
منابع:
دپارتمان قراردادها و امور حقوقی سامانه جامع صنعت ساختمان.