گردشگری به زبان ساده

توریست ها موجوداتی پر از نیاز هستند که نیازهای آنها باید در فضا و مکانی تامین شود. این نیازها به دو دسته تقسیم می شوند؛ نیازهایی که آنها را به مسافرت وادار می کند و نیازهای جانبی شان که در طول سفر باید تامین شود. نیازهایی مانند تفریح، آرامش، بازدید از دیدنی ها و یا حتی نیاز به درمان می توانند در دسته اول قرار گیرند و نیاز هایی مانند خورد و خوراک، اسکان و رفت و آمد نیز در دسته دوم جای دارند.

هنگامی که نیاز های دسته اول یعنی آنها که گردش ساز هستند، در محلی تامین شوند آن را به یک جاذبه گردشگری مبدل می کنند. بنابراین برای توریستی کردن یک شهر کافیست فضاها، مکان ها و ساختمان هایی بسازیم که آن دسته از نیازها را برطرف کنند. اما هنگامی که جایی خود از قبل گردشگر پذیر است، نیاز های دسته ی دوم خود را نشان می دهند. یعنی نیاز های روزمره ای که بازدید کننده ها قبل از سفر در شهر و خانه ی خود به آن می پرداخته اند و اکنون باید در شهر ما به آن ها پاسخ داده شود.

 

 

لذا می توان گفت جایی با توانایی تامین دسته ی اول نیاز ها یک پتانسیل گردشگری است و اگر مکانی پتانسیل گردشگری باشد، با براورده کردن نیاز های دسته ی دوم به یک مقصد گردشگری نیز تبدیل می شود. پس می توانیم به دو نکته ی بسیار با اهمیت پی ببریم؛ اولاً پتانسیل گردشگری یک ویژگی صرفا ذاتی نیست و در مواردی می توان آن را به وجود آورد و تولید کرد. ثانیاً، هرجا که پتانسیل و جاذبه ی گردشگری داشته باشد مقصد گردشگری به حساب نمی آید و برای آنکه آن را تبدیل به یک مقصد کنیم باید فکری برای تامین نیاز های روزمره گردشگران در آن محل بکنیم.

هنگامی که یک شهر را به یک مقصد گردشگری تبدیل می کنیم به پایان خط نرسیده ایم و تازه بازی اصلی شروع می شود؛ گردشگران باید این مقصد را بشناسند، بنابراین باید اقدامات تبلیغاتی و برندسازی را شروع کنیم تا در مرحله ی اول، شهرمان را به گردشگر معرفی کنیم. سپس تلاش کنیم شهر ما با ویژگی های خاص خودش برای گردشگران تبدیل به یک برند شود. این امر باعث می شود جمعیت گسترده تری از گردشگران، ما را به عنوان مقصد انتخاب کنند و مسائلی مانند بُعد مسافت و یا وجود مقاصد مشابه مانع از سفر کردن یک توریست به شهر ما نشوند.

 

و در پایان، زمانی که توانستیم مسافران را به شهر خود جذب کنیم باید یاد بگیریم رقابت کنیم. بازار گردشگری در آستانه ی انفجار است و به زودی هر شهر و روستایی به اندازه خود ادعای توریستی بودن می کند و به دنبال سهم خود از صنعت گردشگری خواهد بود. پس باید بدانیم ویژگی های انحصاری و مزیت های رقابتی شهر ما چه هستند و یا بالاتر از آن باید آنها را چگونه ایجاد کنیم.

بنابراین صنعت توریسم بر خلاف تصور، کسب و کاری نیست که با یک سرمایه گذاری اولیه یک عمر بهره برداری مفید را تضمین کند، بلکه نیازمند توجه دائمی و گسترش همیشگی است.

خروج از نسخه موبایل