در این مطلب می خوانید:
گروه های مختلف شهروندی در محیط ها و فضاهای شهری حضور و فعالیت می کنند و یکی از کیفیات مهم این فضاها، برای تمامی گروه ها و اقشار اجتماعی قابل استفاده بودن آن می باشد. به عنوان یکی از گروه های خاص و آسیب پذیر می توان به گروه کودکان، که بخش اعظم و مهمی از جامعه را تشکیل می دهند، اشاره کرد. دوران کودکی در رشد و سلامت کودکان و شکل گیری شخصیت آنان از اهمیت فراوانی بر خوردار است و توجه به نیازها و حقوق اساسی آنان در این سال های حساس، نقش مهمی در پرورش کودکانی توانمند و شایسته برای خود و جامعه ای که سازندگان آینده آن هستند، ایفا می کند.
تا به امروز در اغلب شهرهای کشور، کودکان به عنوان گروهی از شهروندان کمتر مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته اند. آن ها قشری آسیب پذیر با نیازها و خواسته های ویژه هستند که در صورت برآورده نشدن نیازهایشان، آینده جوامع دچار مشکل می گردد. یکی از این نیازها، نیازهای ادراکی و شناختی آنان است. کودکان در محیط شهری به کسب تجربه، شناخت و یادگیری می پردازند. آنها از محیط می آموزند و با آموخته هایشان به شخصیتشان شکل می دهند. در این میان منظر شهری از اهمیت بیشتری در رشد ادراکی و شناختی کودک برخوردارند. چرا که بخش اعظمی از ادراک از طریق حس بینایی کسب می گردد و عناصر ادراکی سیمای شهر باعث تقویت سواد بصری کودک از محیط شهری می گردند.
ادراک در شهر
ادراک انسان از محیط به معنای فرآیندی است که داده های لازم را براساس نیاز خود محیط اطراف دریافت می کند. انسان ها محیط شهری پیرامون خود را با استفاده از حواس مختلف و اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنند، درک می کنند. آنچه مهم است آن است که ساختمان ها و محیط شهری را در منظر شهری به گونه ای کنار هم قرار دهیم که قابل درک باشند.
در نگاه اول به نظر می رسد فضاهایی که کودک با آن ها در ارتباط است فقط شامل مدارس و مهدهای کودک می شود. اما کودکان به خاطر اینکه مثل همه جزو شهروندان این شهر محسوب می شوند، تجربه حضور در هر فضاهای شهری را دارند، اماکن عمومی که کودک خواه ناخواه با آنها سروکار دارد و در راستای ارتباط فضایی، مهم ترین فضایی که هر کودک در وهله اول تجربه می کند خانه است. خانه فضایی است که در آن اصلی ترین دریافت های هر کودک به شکل طبیعی به دست آمده و شهر به عنوان یک فضای عمومی مرحله بعدی تجربه پذیری کودکان را شکل می دهد.
شیوه ادراک و بیان کودکان، متفاوت از نحوه فهم، درک و بیان بزرگسالان است، به همین دلیل هنگام طراحی منظر شهری مرتبط با نیازهای کودکان نمی توان از شیوه های معمول استفاده نمود، بلکه باید ویژگی های شخصیتی و سنی کودکان و در کل روانشناسی کودکان را مد نظر قرار داد.
رابطه کودک و محیط شهری
انسان موجودی پیچیده است که دارای انگیزش های مادی، روحی و معنوی گوناگون و متفاوت می باشد. شناخت نیازهای انسان و به ویژه کودکان برای طراحان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از نظر مازلو انگیزش های انسان مورد توجه خاص قرار گیرد. این انگیزش ها می تواند مادی و یا معنوی باشد و با تغییر در این انگیزش هاست که ناگهان شکل ها و قابلیت های محیط معنا می یابند و یا معنای خود را از دست داده و به نابودی می گرایند.
در محیط قابلیت هایی وجود دارد که به منظور پاسخگویی به نیازها و به فعلیت رساندن هستی وجودی انسان می توان از آن بهره برد. از این رو آگاهی از قابلیت های محیطی و چگونگی تعامل انسان با آن قابلیت ها ما را به فرآیند آفرینش و طراحی معمارانه مکان ها و فضاها و در جهت به فعلیت درآوردن نیازها و تمایلات رفتاری درونی او، هدایت می کند. اگر طراحی محیط با مطالعه دقیق و شناخت کافی مخاطبان فضای شهری به ویژه کودکان صورت بگیرد، بهتر می تواند به نیازهای آن ها پاسخ گفته، و تمایلات و خواسته های درونی آنها را ارضا نماید. در واقع می توان اینگونه گفت که کودک شهروند نابالغی است که دوران رشد خود را می گذراند و استمرار بخش حیات بشر محسوب می شود. اگر در فرایند برنامه ریزی و طراحی شهرها کودکان هم مدنظر قرار گیرند، شهرها می تواند از نظر اجتماعی و محیط زیست عرصه هایی پایدارتر و زیست پذیرتر باشند.
متاسفانه در حال حاضر محیط های شهری توجه کافی به ویژگی های شخصیتی کودکان و نیازها و خواسته های آن ها ندارند و نکات ضعف در جلب کنجکاوی، تخیل و ایجاد انگیزه، فعالیت، تحرک و بازی برای کودکان در این فضاها وجود دارد. کودکان نیازمند محیط هایی هستند که آنان را مخاطب قرار دهد، به چالش وادارد و توجه آنان را جلب کند تا آن ها مشاهده کنند و بیاموزند.
ادراک کودکان از محیط شهری
دید کودکان و تصورات ذهنی آن ها و تجربیاتشان از منظر شهری به کلی با بزرگسالان متفاوت است به صورت دید کلی و بیشتر بر اساس سنجش عینی می باشد، بدون اینکه توانایی تجزیه تحلیل را داشته باشد. کودکان با استفاده از تخیلات و اشیای موجود در محیط هایی که خیلی ساده هستند و جایی برای کشف شدن ندارند محیط و فضای پیچیده خود را ایجاد می کنند.
کودکان در ادراک فضا بصورت مستقیم آن را تجربه می کنند و حتی به نمادسازی از محیط می پردازند. این نمادها و کلیه فعالیت ها و کنش های رفتاری ایشان کمکی است در جهت دریافت ساختار و یا بهترین وضعیت ممکن. شناخت محیط مستلزم چیزی بیشتر از عناصر و فضاهاست. آگاهی از چگونگی پیوند و ارتباط بین آنها نیز ضروری است. بنابراین ایجاد آگاهی از محیط نه تنها به تصاویر ذهنی نیاز است بلکه این تصاویر باید با یکدیگر در ارتباط باشد. مجموعه ای از چنین تصاویر مرتبط با هم یک مدل ذهنی یا نقشه شناختی از محیط را به وجود می آورد. نقشه شناختی پیوندی بین فرآیند فکر کودک و محیط کالبدی برقرار می سازد، ساختاری است که اطلاعات شخصی کودک از محیط را سازمان بندی و نگهداری می کند.
کودک از محیط های خنثی یا غیر فعال هم پاسخ دریافت می کند. علت تفاوت این امر با بزرگسالان در نوع نگاه کودکان به محیط است. بزرگسالان محیط را در قالب فرم ها، ساختارها، اشکال و پس زمینه ها می بینند. اما کودکان کل محیط را به یکباره تفسیر و آن را برای تمام فعالیت هایی که می توانند در تعامل با آن انجام دهند ارزیابی می کنند. آنها محیط را به عنوان ابزاری برای رشد خود مورد استفاده قرار می دهند.
کودک نسبت به زمین و پوشش های متنوع آن بسیار حساس است چرا که زمین، نخستین محل اصلی ترین فعالیت او یعنی بازی است. بنابر این سطحی که طراح به ندرت به آن فکر می کند از قضا مهمترین عنصر حسی و ادراکی است.
نتیجه گیری و ارائه راهکار: چگونگی درک محیط توسط کودک
کودک نسبت به بزرگسالان از ادراکی متفاوتی نسبت به محیط و عناصر سازنده آن برخوردارند. در مواجهه با یک فضای کوچکتر، کودک کل فضا را به همراه عناصر سازنده آن به یکباره درک می کند اما در مواجهه با یک محیط شهری بزرگتر کودک توانایی ادراک کامل محیط را ندارد و تنها عناصر سازنده محیط در ذهن او باقی می مانند و ممکن است در حکم نشانه ها و علائم ذهنی از محیطی ناشناخته عمل می کنند. در واقع کودک به عناصر سازنده منظر شهری نظیر ساختمان ها، عناصر طبیعی، مبلمان، مغازه ها، مجسمه ها و … بیش از خود محیط توجه می کند.
راهکار اجرایی:
طراحی المان ها و نشانه های مختص کودکان برای ایجاد تصور ذهنی مناسب نسبت به فضای شهری در آن ها
توجه طراحان به کفسازی منظر شهری و بهره گیری از آن برای آموزش به کودکان و ایجاد ادراک مناسب در آن ها برای شناخت فضای شهری
بهره گیری از گرافیک شهری و نقاشی دیواری و همچنین ابزارهایی نظیر نشانه ها و المان ها در مقیاس مختلف محلی تا شهری برای ادراک کودکان
در نظر گرفتن نیازها و خواسته های متفاوت از قبیل آموزش، تصویر ذهنی (شناخت محیط)، بازی و سرگرمی و … کودکان در طراحی منظر شهری به عنوان قشر مهم در آینده کشور
توجه به زاویه دید کودک به دلیل کوتاهی قد آن در طراحی عناصری با کیفیت و جذاب در ایجاد تصویر ذهنی مناسب و ادراک منظر شهری بسیار با اهمیت است.
ریزفضاهای پارک کودک
منابع
1. بهرامی، بختیار و اکبری، احسان، «الگوهای مناسب طراحی محیط، در راستای پاسخگویی به نیازهای متنوع کودکان و ایجاد بستری مناسب برای بازی و سرگرمی آنها»، اولین کنفرانس سراسری توسعه محوری مهندسی عمران، معماری، برق و مکانیک ایران، گرگان، آذر ماه، 1393.
2. جوهری تیموری، الناز و ثقه الاسلامی، عمیدالاسلام و علی پور، حامد، «بررسی نحوه ادراک کودکان از سیمای بصری شهر»، همایش ملی عناصر زیباسازی شهری، شهرداری شیراز، 1392.
3. ولی، انسیه، «بررسی تاثیر المان شهری در راستای خوانایی شهر توسط کودکان»، همایش ملی عناصر زیباسازی شهری، شهرداری شیراز، 1392.