در این مطلب می خوانید:
1- بررسی چرایی عدم موفقیت ایران در جذب توریست
2- راهکارهایی برای توسعه گردشگری در ایران
2- 1- معماری بومی را باززنده سازی کنید
3-2- مراکز تاریخی شهر را بهسازی کنید
میراث فرهنگی را امروزه در دنیا ثروت فرهنگی می نامند. ثروت فرهنگی باید از دو نظر مورد بررسی قرار گیرد. ثروت فرهنگی از نظر معنوی و ثروت فرهنگی از نظر مادی. میراث فرهنگی هر جامعه، ریشه بودن و مهمترین رکن در تحکیم خود باوری و هویت آن جامعه است. بناهای تاریخی بیشترین جوهره ی هویت ما را در طول قرون و هزاره ها با خود حمل کرده اند. اروپایی ها می گویند اگر کشوری بنای تاریخی نداشته باشد مانند انسانی است که حافظه خود را از دست داده است.
انسان ها به طور غریزی هموراه به دنبال اصل و ریشه خود است. آن ها که سطحی نگر هستند به دانستن کم قانع هستند و آن ها که ژرف نگرتر هستند به عمق می روند، کاوش می کنند، تلاش می کنند تا ریشه هایشان را بیابند.
مفهوم مرمت به معنای حفظ و تعمیرکردن هر اثر تاریخی با امانت داری در ویژگی های اصیل آن بناست. گرچه روش های مرمت پر اساس نظام بندی کارشناسان معاصر به دسته های مختلفی تقسیم شده است و روش تعمیر آثار متفاوت است ولی باید بپذیریم هر اقدامی که در راستای حفاظت بنا صورت می گیرد مرمت است.
به زبان ساده مرمت همان تعمیر بناست اما به منظور تداوم بخشی زمانی، اثر تاریخی است و قطعا با حذف بخش های الحاقی که به ضرورت نیاز کاربر به سبک ترین و بی اصول ترین روش در بنا ایجاد شده است اتفاق می افتد. کارشناسانی در این امر در توان هر کسی نیست. عشق و دانش خلاقانه می خواهد. شناخت سبکها و دوره های معماری ، بسیار مهم و تأثیرگذارست. گاهی با بناهایی در حین مرمت روبه رو می شویم که بخشی از بنا ویژگی های معماری دوره های قبل را داراست و ممکن است حتی شیوه ی مرمت و اجرای کار در آن بخش خاص نیاز به تغییر داشته باشد.
بناها و بافت های تاریخی آینه ی تمام نمای نظام ارتباطی و شهروندی، فرهنگ، دانش، اوضاع سیاسی، هنر، وضعیت اقتصادی، خصوصیات روانی، ارتباط با فرهنگ های دور و اعتقادات دینی گذشتگان و سرزمین مان است و مرمت، زنده سازی تمام این ارزش ها و دانش ها می باشد. مرمت بناها و بافت های تاریخی بیان کننده گذشته پر افتخار معماری و شهرسازی یک کشور است. اینکه در اقلیم های گوناگون چگونه رابطه ای میان فضای ساخته شده و طبیعت برقرار می گردید، از چه مصالحی استفاده می کردند و چگونه فضاها را طراحی می کردند.
مرمت به ما می گوید که چه گذشته پرافتخاری داشته ایم و چه سهمی از تمدن بشری داریم.
چه استعدادها و خلاقیت های خدادادی داشته ایم. مرمت ظاهرکننده زیبایی های معماری و شهرسازی گذشته در جلو چشمان انسان امروزی گرفتار در بناها و شهرسازی جدید است.
دراین زمینه جذب توریست و موزه ها مطرح می گردد که می تواند یک صنعت و اشتغال زایی در سطح بین المللی به وجود بیاورد و در آمدزایی خارجی هنگفتی را به داخل کشور سرازیر کند. از طرف دیگر کاربری دادن به بناهای تاریخی و استفاده بهینه از آن باعث صرفه جویی اقتصادی می گردد.
1- بررسی چرایی عدم موفقیت ایران در جذب توریست
یکی از مسائلی که سبب کاهش ورود گردشگران به کشور می شود، تبلیغات ضعیف در زمینه اطلاع رسانی درباره جاذبه های گردشگری و امکانات بالقوه ایران است، که این مسئله ناشی از آن است که به این بخش به عنوان یک صنعت اقتصادی درآمدزا نگاه نمی شود و همین امر باعث شده که کشورمان ایران علیرغم جاذبه های فراوان گردشگری نتواند در جذب توریست موفق باشد. همچنین نبود امکانات مناسب و کافی در زمینه پذیرش گردشگران از جمله هتل، امکانات مسافرتی و اطلاع رسانی و راهنمایی های لازم می تواند منجر به کاهش آمار گردشگران خارجی شود. در صورت سیسات گذاری مناسب در زمینه رفع این موانع و مشکلات و همچنین احداث زیرساخت های مورد نیاز این صنعت می توانند باعث چرخش چرخ صنعت توریسم در کشور شود. بدین ترتیب سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت در جهت ایجاد فرصت های مناسب برای توسعه این بخش یکی از عوامل و راه های ترقی صنتعت توریسم است.
کارشناسان براین باورند که صنعت گردشگری در ایران با توجه به ظرفیت بالایی که در این زمینه دارد از توسعه ای که شایسته آن است برخوردار نبوده که ازدلایل آن می توان به آماده نبودن بسترهای اقتصادی مناسب در ایران برای جذب سرمایه گذاری در این حوزه اشاره کرد.
بر طبق گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبه های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را در جهان دارد. اما در سال 2008، در حدود 2 میلیون گردشگر خارجی از ایران بازدید کرده اند و این در حالی است که که در این سال 842 میلیون جهانگرد در دنیا سفر کرده اند.
طبق پیش بینی سازمان جهانی جهانگردی تا سال 2020 میلادی تعداد جهانگردان دنیا به رقمی بیش از شش و یک دهم میلیلارد نفر خواهد رسید و بیش از 50 درصد معضل اشتغال در کشورهای در حال توسعه از طریق توسعه این صنعت قابل حل است.
با نگاهی به آمار و ارقام در کسب درآمد از محل جذب توریست در میان کشورهای جهان به خوبی می توان مشاهده کرد که کشورهای دیگر بالاترین درآمد را از ناحیه جذب گردشگران خارجی نسبت به ایران دارا هستند و این در حالی است که این کشورها به هیچ وجه دارای جاذبه های طبیعی و تاریخی در حد ایران نیستند. به عنوان مثال در سال 2007 حدود 15 میلیون گردشگر خارجی از شهر دبی در کشور امارات متحده عربی دیدار کرده اند. این در حالی است که کشور ایران با سهمی کمتر از یک پانزدهم تعداد گردشگران شهر دبی در سال مشابه تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است.
2- راهکارهایی برای توسعه گردشگری در ایران
ایجاد تسهیلات در صدور ویزا، پایین آوردن عوارض خروجی، ایجاد شبکه های تلویزیونی و وب سایت های مشترک و متنوع، گردهمایی های کاربردی میان آژانس داران و تورگردانان و رسیدن به راهکارهای عملی در جذب مشتری، شرکت فعال در نمایشگاه ها، همکاری با کشورهای منطقه خاورمیانه، اروپا و غرب، جشنواره و نمایشگاه های فصلی، ساخت فیلم های مستند از جاذبه های گردشگری، اعطای بورس به دانشجویان، وضع قوانین استاندارد در حوزه گردشگری، رونق زیرساخت های گردشگری و سرمایه گذاری در ساخت هتل و انواع تاسیسات، حمایت دولت از انجام هر گونه سرمایه گذاری در حوزه های سخت افزاری یا نرم افزاری در موضوع گردشگری و… از جمله اقداماتی می باشد که می تواند در رونق صنعت توریسم در کشور موثر باشد. در ادامه به چند مورد اصلی برای رونق گردشکری در ایران اشاره می کنیم:
2- 1- معماری بومی را باززنده سازی کنید
معماری مهمترین عامل در گردشگری فرهنگی به شمار می آید، چرا که معماری هر قوم ملتی برگرفته از محیط جغرافیایی آنان بوده، فرهنگ و آداب و سنن جامعه و شیوه نگرش مردم به زندگی را در خود منعکس می کند. بسیاری از کشورها با مهمترین سازه تاریخی خود در جهان شهرت دارند. برای مثال ایتالیا با برج پیزا و معماری منحصر به فرد شهر ونیز، روسیه با کاخ کرملین، هند با تاج محل و … شناخته می شوند. اساسا معماری که براساس زیبایی و اصول بنا شده باشد، فضای شهری و روستایی را چشم نواز کرده و نوعی زیبایی بصری به وجود می آورد که این موضوع آرامش و لذت خاصی در بیننده ایجاد می کند. ایران کشوری است با پیشینه ای درخشان در هنر معماری، بناهای باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی گویای این ادعاست. اما متاسفانه آنچه ما امروز به عنوان میراث داران آن همه هنر و خلاقیت و شکوه می سازیم، تباه کننده تمام شهرت جهانی ماست که در معماری و خلق آثار، الگوی سایر ملل بوده ایم. در شهرسازی و معماری امروز ما دیگر خبری از چهارباغ اصفهان که الگوی شانزه لیزه پاریس شد یا گنبد سلطانیه که الگوی مسجد ایاصوفیه ترکیه و کلیسای سانتاماریادل فیوره شهر فلورانس گردید، نیست.
در گذشته در معماری بنا به همه چیز توجه می شد، مبحث گرمایشی و سرمایشی، جلوگیری از ورود حشرات، حفظ آرامش و خلوت و … هر آنچه در داخل و خارج بنا ساخته می شد، فلسفه و علت خاصی داشت. هیچ چیزی بر پایه زیبایی صرف ایجاد نمی شده و همیشه از بیهودگی پرهیز می کرده اند.
با نگاهی به شهرها و روستاهای ایران تنها یک سری ساختمان های قد و نیم قد می بینیم که از زمین سربرآورده اند، در کمتر محله ای بتوان ساختمان های یکدست و یک ارتفاع یافت. هر ملکی براساس جواز ساختی که گرفته توانسته به ساخت و ساز بپردازد، حال یکی 5 طبقه و دیگری 3 طبقه. متاسفانه شهرهای ما دارای نقشه هایی از پیش طراحی شده نیستند ، منظره شهرها به ویژه کلانشهری مثل تهران به جای چشم نوازی، حس ترس را در بیینده ایجاد می کنند.
ایران کشور گوناگونی هاست، گوناگونی خاک، اقلیم، پوشش گیاهی و جانوری، فرهنگ، قوم، زبان و … که تمام این گوناگونی ها سبب شکل گیری معماری متنوع در نقاط کشور شده است. معماری ای که در هر نقطه بر پایه طبیعت و فرهنگ آن منطقه ایجاد شده و ویژگی ها وزیبایی های منحصر به فردی را خلق کرده است. با بازتولید معماری هر منطقه می توان علاوه بر حفظ و نگهداری میراث گذشتگان به زیباسازی شهرها و تنوع ساختن دوباره آن ها کمک بسیاری کرد.
برخی مسائل و مشکلات مانند افزایش جمعیت و کمبود زمین را بهانه ای جهت نابودسازی معماری بومی و سنتی ایران قرار داده اند و سطح شهرها و روستاهای کشور را از آگارتمان هایی بی قواره و بی روح پوشانده اند. در سراسر کشور هزینه های بسیار بالایی صرف ساختن آن ها می شود و مشکلاتی چون وجود فضاهای بیهوده و بی دلیل، عدم حفظ انرژی، افسردگی ساکنین و … نیز در آپارتمان ها دیده می شود.
مفهوم بازتولید معماری سنتی به معنای دوباره سازی معماری سنتی ایران بر مبنای شرایط سیاسی، اقتصادی، اجمتماعی ، فرهنگی و جغرافیایی حاکم بر جامعه فعلی است. این کار نیازمند تحقیقات وسیع و بسیار ظریف است اما گر درست انجام گیرد، نتایج بسیار خوبی بر جای خواهد گذاشت.
طراحی شهرها براساس معماری متناسب با شرایط جغرافیایی و فرهنگی شان و هویت بخشی دوباره به آنان، سبب زیباسازی فضای شهرها می شود و علاوه بر آن که به مردم شهر روحیه تازه ای می بخشد، فضای شهرها را از یکدیگر متفاوت کرده سبب تنوعی زیبا و منحصر به فرد برای هر یک می شود و می تواند هم موج تازه ای از گردشگری داخلی را در کشور به حرکت درآورد و هم سبب شود بازدید گردشگران خارجی به تنها چند شهر معروف ایران محدود نشود و آن ها مدت زمان بیشتری را در ایران به گشت و گذار در مناطق مختلف بپردازند.
2-2- اقامتگاه های سنتی بسازید
یکی از اساسی ترین اصل ها در توسعه صنعت گردشگری توجه به مساله اقامت گردشگران است. قطعا هر گردشگری نیازمند آن است که بعد از گشت و گذار و تفریح در جایی استراحت کند که علاوه بر داشتن آرامش و برآوردن نیازهای اولیه، بتواند بخشی از جذابیت سفر وی را تشکیل دهد.
بهترین شیوه ساخت اقامتگاهی که مورد توجه گردشگران به خصوص گردشگران خارجی باشد، یاخت اقامتگاه ها براساس معماری سنتی و بومی منطقه و استفاده از مصالح بوم آورد می باشد. این مساله در کشور ما بسیار کم رنگ است. بیشتر دست اندرکاران کشور در حوزه ساخت اقامتگاه ها و هتل بیشتر انرژی، سرمایه و زمان خود را صرف ساخت هتل هایی به اصطلاح مدرن می کنند. هتل هایی بزرگ، 5 ستاره و براساس معماری بین المللی، در صورتی که این کار، کاری است بس بیهوده، چرا که ما از نظر سطح معماری بین المللی نمی توانیم هتل هایی در سطح هتل های کشورهای توسعه یافته بسازیم. گاه هتل هایی نیز با همان سبک و سیاق ساخته می شود که چون از درون نیازمند نیروی انسانی مطابق با استانداردهای بین المللی است نتوانسته موفق عمل کند. به همین دلیل با روی اوردن به ساخت اقامتگاه هایی با معماری سنتی و بومی و استفاده از افراد محلی در چرخاندن این مجتمع ها هم سرمایه و انرژی کمتری خرج خواهد شد و هم به اشتغال افراد بومی کمک شده، از مهاجرت های بی رویه از روستاها و شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ جلوگیری به عمل خواهد آمد.
توجه به این موضوع بسیار مهم است که گردشگر خارجی برای اقامت در هتل 5 ستاره و خوردن غذاهای فرنگی که مشابه آن با کیفیت بهتر در کشور خودش وجود دارد به ایران سفر نمی کند. گردشگر خارجی به ایران می آید تا تفاوت ها را ببیند، با اقوام مختلف آن آشنا شود، معماری سنتی، غذاهای محلی، موسیقی بومی و … را تجربه کند و در یک کلام می خواهد برای مدتی حتی کوتاه به شیوه ای دیگر زندگی کند.
3-2- مراکز تاریخی شهر را بهسازی کنید
بافت های تاریخی یکی از ارکان ارزشمند هویت بخش در شهرها می باشند. عناصر، بناها و نحوه شکل گیری و شبکه های عبور و مرور در هر بافت تاریخی نشان از نحوه زندگی اجتماعی ساکنین آن شهر دارد.
حیات شهری، همانگونه که بیش از چند سده در مراکز شهری جریان داشته، همچنان می تواند جریان داشته باشد. مشروط بر آنکه با احیای ارزشمند، برنامه ریزی و طراحی شهری مناسب، که بر پایه شناخت درست از سازمان فضایی آن است بتوان مراکز تاریخی شهر را همچنان زنده و پویا نگه داشت.
عدم توجه به یک بافت تاریخی با توجه به گذر زمان و عمر زیاد ابنیه ارزشمند آن می تواند به نابودی فرهنگ و هویت جامعه بیانجامد. با توجه به گسترش روز افزون صنعت توریسم در جهان و اقتصاد مبتنی بر توریسم به احیا و زنده سازی بافت های تاریخی در کشورهای اروپایی اهمیت شایانی داده شد. بهسازی و باززنده سازی این گونه بافت ها در پویایی و ماندگاری آن ها و همچنین درآمدزایی از طریق حقوق توریست تاثیر به سزایی دارد.
توسعه های شهری جدید در کنار بی توجهی به مراکز تاریخی شهر، دگرگونی فرم ساختار این مراکز و خالی شدن مراکز شهری از سکنه به علت فرسودگی شدید، به منزله بی توجهی به هویت شهری است. چرا که مراکز شهری همواره باید نمودی از هویت، تاریخ، فرهنگ و حیات شهری باشند.
مرکز تاریخی شهر همان هسته اولیه و بافت تاریخی شهر است که شناسنامه پیدایش و رشد و دگرگونی شهر تا به امروز بوده و نشان دهنده شیوه زندگی ساکنان اولیه شهر می باشد. ویژگی های عمده ای که اهمیت مراکز تاریخی شهر را بیان می کند را می توان در موارد زیر بیان نمود:
1- شامل غنی ترین ارزشهای کالبدی، فرهنگی و تاریخی از هویت شهر می باشند.
2- بهترین محدوده برای تمرکز خدمات برتر اداری، سیاسی، اقتصادی و تجاری می باشند.
3- سرمایه ای عظیم از ابتدایی ترین ساختمان ها و راه ها را شامل می شوند.
4- قطب جاذب توریست ها، بازدیدکنندگان و در نتیجه سرمایه به شهر می باشند.
بافت های تاریخی، برای پاسخگویی به نیازهای محسوس و متنوع انسانی پدید آمده است. بنابراین لازم است که ارزش های موجود در بافت تاریخی به عنوان بخشی از ارزش های عمومی حیات شهری و در ارتباط پویا با شهر و شهروندان در نظر گرفته شود. لذا برای حفظ آثار تاریخی و بافت ها باید امکانات بهره برداری بهینه از ان ها را فراهم نمود.
در روند شهرسازی معاصر در کنار بافت تاریخی شهر بهتر است با ایجاد یادمان ها و نشانه های شهری سنتی درشهرسازی معاصر میان گذشته و آینده ارتباطی زنده و خلاق برقرار ساخت.
بدیهی است که مرمت بافت ها و مرکز تاریخی شهرها نقض به سزایی در روند شهرسازی معاصر و توسعه شهری دارد و از طرفی می تواندبهترین سرمشق برای شهرسازان و معماران معاصر و آینده باشد.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که میراث فرهنگی یکی از اساسی ترین ارکان تحکیم هویت، ایجاد خلاقیت و خودباوری ملی است. پژوهش در زمینه های مختلف آن موجب روشن شدن ابهامات تاریخی، شناخت ارزشهای حاصل از حیات طولانی جامعه و تسریع ارزش های نهفته در میراث فرهنگی به حیات امروزی جامعه می شود.
هنر و فرهنگ ایران در هنر و فرهنگ جهان معاصر خود تاثیر به سزایی داشته است که امروز می تواند از جمله زمینه های مساعد همکاری های بین المللی باشد. لذا زنده کردن این فرهنگ و هنر بومی برای رونق دادن صنعت گردشگری در کشور توسط سازمان هایی مانند میراث فرهنگری و گردشگری باشد.
شاید علاقه داشته باشید مطالب زیر را هم بخوانید:
مشکلاتی بر سر راه گردشگری تهران
منابع:
برگرفته از کتاب آشنایی با مرمت ابنیه نوشته حسام الدین طبیبیان
و مقاله مرمت از نگاه مرمت گر از محمود ذاکری نیا