قراردادهای دو عاملی (طرح و ساخت)

انتخاب مناسب اجرای پروژه می تواند هزینه های پروژه را به طور متوسط تا 5 درصد و زمان اجرای پروژه را تا 30 درصد کاهش دهد و انتخاب سیستم نامناسب برای پیشبرد پروژه‎ها می تواند منجر به بروز مشکلاتی مانند تأخیر و افزایش هزینه و بروز اختلافات و ادعاها در پروژه ها گردد. این انتخاب که در ابتدایی ترین مراحل پروژه اتخاذ می‎گردد، بر تمامی فرآیندهای اجرای پروژه و هم چنین کارآیی اجرای مراحل پروژه تأثیر می گذارد یکی از معمول ترین روش های اجرای پروژه روش دو عاملی یا طرح و ساخت می باشد. 

این روش از جمله روش های معمول و مرسوم در اجرای پروژه هاست که یادگار روزگاران پیشین محسوب می شود. این روش قراردادی نوعی برنامه سازمان یافته جهت دستیابی به یک سیستم بهتر برای اجرای پروژه ها می باشد. در سیستم طرح و ساخت کارفرما برای خدمات طراحی و ساخت با یک پیمانکار عمومی قرارداد منعقد می کند و  پیمانکار طرح و ساخت در این گونه قراردادها ممکن است مشارکت مدنی یک پیمانکار عمومی و یک طراح حرفه ای بوده و یا یک پیمانکار طرح و ساخت اولیه باشد که به نوبه خود با یک طراح حرفه ای به عنوان پیمانکار دسته دوم قراردادی را منعقد کرده باشد.

در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیتها برای کارفرما، با قراردادن کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی، خرید تجهیزات، عملیات ساخت، نصب و راه اندازی به عهده یک پیمانکار، کارفرما از قید مسئولیتهای سنگین مدیریت و اجرای این پروژه ها که اکثراً به علت تخصصی بودن کار و پیچیدگی تکنولوژیکی از عهده او خارج است، رها می شود. به علاوه با ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین مراحل طراحی و ساخت، امکان شروع کارهای اجرایی قبل از اتمام عملیات طراحی فراهم می گردد و در نتیجه موجب کاهش زمان اجرا نیز می شود.

روش طرح و ساخت به دو دسته کلی تقسیم شده است:

– قرارداد طرح و ساخت توأم  
– قرارداد مهندسی، تدارکات، ساخت(EPC)
با توجه به اینکه قراردادهای EPC در حال حاضر جایگاه ویژه ای در اجرای پروژه های عمرانی دارند و استفاده از این نوع قراردادها روز به روز بیشتر می گردد به این روش قراردادی جداگانه پرداخته می شود.

در روش طرح و ساخت معمولاً مطالعات فازهای صفر و یک توسط کارفرما و یا مشاور وی انجام شده و پیمانکار از طراحی تفصیلی تا انتهای اجرا را بر عهده دارد و مسئولیتی در قبال مطالعات فازهای قبل ندارد و چنانچه هزینه ای از بابت مطالعات قبلی تحمیل شود بر عهده کارفرما می باشد از طرف دیگر در این روش کارفرما حق نظارت بر مراحل مختلف کار را برای خود محفوظ می داند و می تواند خود یا مشاوری از خارج مجموعه اینکار را انجام دهند.

مزایای روش دو عاملی: 

  1. کارفرما تنها با یک واحد به نام پیمانکار سرو کار دارد. 
  2.  هزینه ها تا حدود زیادی از ابتدای شروع کارمشخص است. 
  3. عدم درگیری زیاد کارفرما در مسائل و مشکلات کاری. 
  4.  صرفه جویی در زمان. 
  5.  کاهش ادعا یا کلیم. 
  6.  هماهنگی طراحی و اجرا. 
  7.  مسئولیت هر عیب و نقصی که در محدوده تعریف شده کار رخ دهد به عهده پیمانکار است.
  8.  کمترین ریسک متوجه کارفرما است. 
  9.  خریدهایی که مراحل و سفارش آن زمانبر می باشد می تواند قبل از شروع ساخت انجام شود.
  10. امکان بررسی مهندسی ارزش با یکپارچه شدن طراحی و ساخت افزایش می یابد. 
  11.  پیمانکار جهت انتخاب تجهیزات و تکنیکها از آزادی عمل بیشتری برخوردار است.
  12. قبل از واگذاری کار، کارفرما امکان داشتن گزینه های مختلف طراحی را پیدا می کند.

معایب روش دو عاملی : 

  1. طراحی در اختیار کارفرما نبوده و بیشتر از پیمانکار تبعیت دارد. 
  2.  کاهش کنترل کارفرما بر روی کار. 
  3.  با توجه به اینکه بیشترین ریسک بر عهده پیمانکار است، نیاز به دقت زیادی در انتخاب پیمانکار قوی و توانمند دارد. 
  4. با توجه به زمان کم یا به عبارتی سرعت زیاد این روش، تأمین مالی از اهمیت زیادی برخوردار است.
  5. پیمانکار تمایل به استفاده از تجهیزات و شیوه ها و نیروهای با هزینه کمتر دارد که ممکن است باعث افت کیفی پروژه شود.
  6. عدم انتقال دانش فنی به کارفرما. 
  7. فقدان پیمانکار طرح و ساخت توانمند در کشور. 
  8.  کم شدن انعطاف پذیری مهندس مشاور به دلیل اینکه زیر چتر پیمانکار (مجری) قرار می گیرد.

به منظور آشنایی بیشتر با این مبحث و رسیدن به جواب سوالات خود و یا ارائه هر گونه انتقاد و پیشنهاد به بخش مشاوره آنلاین کارگشا مراجعه فرمایید.

منابع:

دپارتمان قراردادها و امور حقوقی سامانه جامع صنعت ساختمان.

www.farsnews.com

خروج از نسخه موبایل