چیزی به تمام شدن برگ های تقویم نمانده است و سال دارد آخرین لحظات خود را سپری می کند. این اتفاق نشان دهنده ی نزدیک شدن به بهار و زمان برگزاری بزرگ ترین جشن ایرانیان، نوروز باستانی، است که جایگاهی ویژه در میان مردم دارد.
با برچیده شدن بساط زمستان، کم کم طبیعت جانی تازه می گیرد و آغوشش گرم تر و گرم تر می شود. نزدیک شدن به نوروز آنقدر آشکار و واضح است که برای فهمیدنش نیازی به لمس ورق های تقویم و شمردن روزهای سپری شده نداریم، کافیست نگاهی به اطرافمان بیندازیم تا نشانه های آن را ببینیم. ساکنان شهرهای بزرگ با شلوغ شدن خیابان ها و ماندن در ترافیک آخر سال این اتفاق را به خوبی حس می کنند. بازارها مملو از جمعیت می شود و کار مغازه داران رونق می گیرد. همه چیز رنگ تازه ای به خود می گیرد و با یک نفس عمیق به راحتی می توان بوی بهار و نوروز را استشمام کرد.
نوروز، این رسم ایرانی که سال هاست با فرارسیدنش نوید یک سال تازه را می دهد، با نزدیک شدنش همه ی مردم را به تکاپو می اندازد. از تعطیلات عید و شیرینی هایش که بگذریم باید طی مراسم خاصی به استقبال کهن ترین جشن به جا مانده از ایران باستان رفت و آمدنش را گرامی داشت. همه ی ما کم و بیش با این مراسم ها و آداب استقبال از نوروز آشنایی داریم، اما بیشتر شکل امروزی آن را می شناسیم. در این میان بهتر است به قدیم تر ها هم سری بزنیم و ببینیم پدربزرگ ها و مادرزرگ های این سرزمین در روزهای پایانی سال چه می کردند و چه اتفاقاتی را در کوچه و خیابان شاهد بودند.
نوروز نماد صلح طلبی ، مهر ورزی ، عشق به طبیعت و نشانه نگاه به آینده و کمال گرایی ایرانیان است. انتخاب زمان زنده شدن طبیعت و رویش جوانه ها به عنوان آغاز سال جدید نشانه هوشمندی ایرانیان است .
مردم ایران صرف نظر از قومیت و مذهب خود ، نوروز را به عنوان یک جشن ملی ، گرامی می دارند. آداب و رسوم جشن نوروز در همه شهرها و روستا های ایران برگزار می شود. بیشتر این آداب و رسوم یکسان است اما متناسب با فرهنگ هر منطقه بعضی از این آداب و رسوم تغییراتی داشته و اهمیت بیشتری یافته است.
در شهر چه خبر؟
اگر بخواهیم نگاهی به وضعیت شهرها به ویژه شهر تهران در روزهای نزدیک به نوروز بیاندازیم می بینیم که خلوتی بیش از حد اماکن و معابر عمومی شهر در کنار پاکیزگی هوا در روزهای تعطیلات پایتخت ، تهران را در دو هفته آخر سال تبدیل به یکی از آرام ترین شهرهای کشور می کند. به نوعی می توان گفت تازه تهران در روزهای نزدیک عید و تعطیلات عید، به شهری قابل سکونت تبدیل می شود.
در حقیقت تهران را در این روزها بهتر می توان دید. خیابان ها خلوت و بدون ترافیک هستند .اماکن عمومی و تفریحی نیز آرام و خلوت اند و بسیاری از اماکن توریستی شهر تهران به دلیل تعطیلات نوروزی تسهیلات ویژه ای برای بازدید گردشگران در نظر گرفته اند که در مجموع این عوامل باعث می شوند تا سفر به تهران در دو هفته اول سال جذابیت های خاص خود را داشته باشد.
این روزها همه از دید و بازدیدهای نوروزی، کیفیت هوای تهران و رضایت شهروندان باقی مانده در تهران از خلوتی و آرامش شهر تهران به هم می گویند و آرزو می کنند که این وضعیت برای تمام سال در تهران باقی بماند.
بیشتر بوتیک های تهران و مغازه داران صنف کفش تعطیلات سال نو به ویژه هفته اول را در تهران می مانند و مغازه های خود را باز نگه می دارند. که دلیل اصلی باز بودن صنف شان (لا اقل در 10 روز اول سال) خرید مسافران و گردشگران شهرهای دیگر است.
بسیاری از جوانان در شهرهای دیگر دوست دارند از بازار متنوع تر تهران خرید کنند. از این رو بیشتر مشتریان در روزهای تعطیلات نوروزی مسافران و گردشگران شهرهای دیگر کشورمان هستند که اتفاقا برخی از آنها با توجه به جیب پرپول اول سالشان تمایل زیادی در خریدن آخرین مدل های کفش دارند.
با توجه به خلوت شدن شهر تهران در ایام نوروزی حضور پلیس در شهر تهران کاهش محسوس داشته و دیگر خبری از انبوه پلیس های راهنمایی و رانندگی در چهارراه ها و اتوبان های شهر نیست.
به هر روی تهران این روزها بسیار بهتر از روزهای عادی و غیر تعطیل شده است و شهروندان تهرانی ای که ترجیح داده اند تعطیلات نوروز را در شهر خود بمانند بسیار از وضعیت خود راضی هستند.
حال و هوای بازار و خریدهای نوروزی
با آغاز ماه اسفند بازارها و مراکز خرید رنگ دیگری به خود می گیرند. همهمه ای در بازارها و خیابان ها برپا می شود و بساط دست فروشان در همه جا پهن می گردد. هرکس بسته به توان مالی خود سعی می کند تکه ای لباس نو بخرد و وسایل پذیرایی از مهمانان عید نوروز را آماده کند. در این میان بسیاری به فکر نو کردن وسایل زندگیشان می افتند و دوست دارند با ورود به سال نو تعدادی لوازم نو نیز در خانه داشته باشند.
آجیل، میوه و شیرینی هم قسمت های خوشمزه ی این خرید هستند که در بخش پایانی از لیست خریدهای نوروزی قرار دارند و معمولا دیر تر از همه ی اقلام دیگر تهیه می شوند.
حال و هوای نوروزی البته در بازار رنگ و روی خود را همین الان هم نشان داده است. ماهیهای شب عید هم حتی امسال زودتر از سالهای قبل آمدهاند. همه مغازهدارها گویا میخواهند به نوعی با تحریک مردم، شب عید را زودتر به آنها یادآوری کرده و آنها را برای خریدهای نوروزی تشویق کنند تا بلکه هم خودشان بتوانند به نون و نوایی برسند. بالاخره به قول کاسبان بازار، یک شب عید است و یک فرصت خوب برای کاسبی.
گشت و گذاری هم در بازار تهران به خوبی این را نمایانگر می کند که بازار شلوغ شده است اما خریدها از سوی مردم همچنان با احتیاط صورت میگیرد. بیشتر افراد با وسواس زیاد، حجرهها و غرفههای بازار را بالا و پایین میکنند تا بلکه جنسی با کیفیت، اما با قیمت مناسب پیدا کنند؛ دیگر بازار، آن بازار سابق نیست و خیلی شلوغ است.
البته بازار تهران به مراتب ارزانتر از مغازههای سطح شهر است، اما به هرحال باید پولی وجود داشته باشد که صرف خرید شود، برخی از مردم هم تلاش دارند تا در روزهای آخر سال که تخفیفها به اوج می رسد، خرید کنند تا از پولی که دارند، استفاده بهینه کنند.
به هرحال بازار تهران این روزها شلوغ است. همه هم آمده اند تا بلکه بتوانند خریدهای خوبی داشته باشند و از منابع مالی که در اختیار دارند، به خوبی استفاده کرده و مایحتاج خانواده های خود را تامین کنند.
از راه رسیدن حاجی فیروز و عمو نوروز در خیابان ها
حاجی فیروز یک چهره شناخته شده در فرهنگ فولکلور ایرانی است که در روزهای پایانی سال به شهرها و روستاها می آید تا خبر رسیدن نوروز را به مردم دهد. حاجی فیروز مردی لاغراندام است که کلاه دوکی بر سر دارد و گیوه های نوک تیز با لباسی سرخ برتن می کند. او یک دایرهزنگی یا دنبک در دست می گیرد و به رقص، شیرینکاری و خواندن آواز می پردازد و هرکس می تواند بسته به وسع خود مقداری پول به او پرداخت کند.
به جز حاجی فیروز، چهره ی فولکلور دیگری نیز در خیابان ها به چشم می خورد که آمدن سال نو را نوید می دهد و با نام عمو نوروز یا بابا نوروز شناخته می شود. این شخصیت افسانه ای به همراه حاجی فیروز می آید و در شهرها و روستاها به گردش می پردازد. از ویژگی های ظاهری او می توان به مو و ریش سفید، کلاه نمدی، کمربند ابریشمی آبی، شال سفید، شلوار کتان و گیوه ی تختنازکش اشاره نمود.
طراحی و نصب انواع المان های نوروزی در فضاهای شهری
در این ایام مسئولین شهری می کوشند تا چهره شهر را برای شهروندان و مسافران نوروزی تغییر دهند و شاداب تر نمایند و حتی از این طریق به دنبال جذب گردشگر بیشتر نیز هستند
المانهای نوروزی باید لطافت بهار را به مخاطب یادآوری کنند. المانهای متنوع با رنگهای شاد و بهاری خاطره ای شاد در ذهن مخاطب ایجاد خواهند کرد.
در این المان ها از نمادهای سنت نوروز استفاده می شود و در میدان های اصلی شهر به عنوان یکی از ورودی های شهر تهران سفره هفت سین طراحی و نصب می شود. در بعضی از مکان ها می توان المان های نوری و نورپردازی های زیبایی را نیز به همین مناسبت مشاهده کرد.
این حرکت در صورتی که به خوبی هدایت شود، میتواند سهم مهمی در ارتقاء کیفیت این فضاها داشته باشد؛ به ویژه آن که در سال های اخیر چنین فعالیتهایی عمومیت بیشتری یافته و اغلب شهرداریها برآنند که مراکز میدانهای خود را مزین به پیکرهایی سازند.
آذین بندی خیابان های شهرهای مختلف در سراسر کشور به وسیله المان های نوروزی متنوع که توسط شهرداری انجام می شود، نوروز بسیار متنوع و شادی را در سراسر شهرها خلق می کند.
نصب المان های شهری زیبا توانسته روحیه خوبی را در بین مردم شهر ایجاد کند، حتی شهروندان اقدام به گرفتن عکس یادگاری با آن ها می نمایند. در سال های گذشته شهروندان کمتر به پیامهایی که در المان ها بود توجه می کردند اما در حال حاضر شاهد هستیم که پیام های نهفته در آن را به خوبی کشف می کنند.
حال و هوای خانه ها در پیشواز نوروز
اگر سری به خانه ها بزنیم هم می بینیم که همه مشغول خانه تکانی و نو کردن وسایل و مبلمان خانه خود هستند که با هم مروری می کنیم در آنچه که مردم در خانه ها انجام می دهند.
مراسم های پیش از نوروز در خانه ها:
۱- خانه تکانی و زدودن آلودگی ها
اواسط بهمن که از راه می رسد کم کم ذهن خانم خانه به شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها، شستن فرشها و لباسها مشغول می شود تا به جان آلودگی های خانه بیافتد. طبق رسم دیرین، برنامه ریزی برای خانه تکانی را خانم خانه برعهده می گیرد اما کسی نباید از زیر کار در برود و این مراسم مشارکت هه اعضای خانواده را می طلبد. معمولا بسته به بزرگی خانه و حساسیت ساکنان آن به نظافت، بین سه تا چهار هفته طول می کشد تا خانه پاک و پاکیزه گردد و برای ورود به سال نو آماده شود.
دلیل این خانه تکانی چیست؟ در ایران باستان اعتقاد بر این بود که نباید هیچ گونه آلودگی از سال پیش، بر جسم و جان خانه باقی نماند و سال نو در محیط پاکیزه برای اعضای خانواده آغاز شود.
بهتر است در این میان فراموش نکنیم که خانه تنها یک نمود بیرونی از زندگی ماست و آنچه اهمیت دارد این است که با دلی پاک و عاری از هر گونه کینه و نفرت به استقبال عید نوروز برویم.
2- کاشتن سبزه
سبزه کهن ترین و بارز ترین نمادی است که بر سر سفره هفت سین قرار می دهیم. اهمیت این نماد به حدی است که در گذشته های دور و در ایران باستان، بیست و پنج روز مانده به پایان سال دوازده ستون از خشت خام در میدان شهر می ساختند تا به نشانه ۱۲ ماه سال بر روی هریک دانه یا غله ای بکارند. گندم، جو، برنج، باقلا، کاجیله (گیاهی از تیرهی مرکبات)، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش را بر روی هر یک از این ستون ها سبز می کردند. مردم در ششمین روز فروردین، شادی کنان این سبزه های را می کندند و جشنی برپا می ساختند.
درست است امروزه دیگر خبری از آن ستون ها نیست اما هنوز هم بسیاری در خانه هایشان رسم سبزه سبز کردن را انجام می دهند و ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرفهای کوچک و بزرگ و با دانههایی چون گندم، عدس، ماش و … را سبز می کنند تا بر سر سفره هفت سین قرار گیرد.
3- تعویض مبلمان و وسایل نو برای خانه
خیلی ها هم اقدام به تعویض مبلمان و دکوراسیون منزل خود کرده و برای خرید مبلمان جدید سری به مراکز فروش مبلمان می زنند تا از آخرین مدها دیدن کنند و در صورت توانایی داشتن خرید هم کنند.
این روز ها شهروندان زیادی برای خرید مبلمان به این مراکز می روند و شلوغی خاصی در این مراکز حاکم است و هرچه به ایام پایانی سال نزدیک تر می شویم بازار مبلمان نیز بهتر می شود.
خلاصه نو شدن سال برای بسیاری از خانواده ها حاوی این پیام است که باید وسایل خانه خود را نیز تعویض کنند و وسایل نو خریداری کنند.
روی هم رفته نوروز را با تمام دلخوشی ها و شور و حالش باید پاس بداریم زیرا همچنان نوروز برای ما پر از سمبل است.
و آیینهایی که در نوروز هست در هیچ جشن دیگری نیست اگر نوروز فقط و فقط همین خانهتکانی و پاکیزگی را داشت برای ماندگاریاش کافی بود. در جایی از فرهنگهای دیگر ملل دیده نشده است که در یک هفته آخر سال همه مردم سراسر کشور یک کار را با هم انجام بدهند و خانه خود را از غبار و پلیدیها پاک کنند. ما باید تلاش کنیم این آیین ها و کارها را در هفته آخر اسفند، ادامه دهیم زیرا این آیین ها،سنت ها و دید و بازدیدها نقشی حیاتی در زندگی مردم داشته و بخشی از گنجینه فرهنگی مان محسوب می شوند.