هر صنعت اصطلاحات و عباراتی دارد که مخصوص به خودش است. این اصطلاحات به مانند زبانی مشترک است که متخصصان آن صنعت را برای درک بهتر مفاهیم راهنمایی میکند. در معماری نیز هیچ تفاوتی وجود ندارد. هنگام طراحی یک خانه یا بازسازی ساختمان، اصطلاحات معماری زیادی را مانند اصطلاحات معماری ایرانی میشنویم که برای درک روند کار مهم هستند.
بعضی از اصطلاحات رایجتر هستند و عناصر طراحی را توصیف میکنند و برخی دیگر که کمتر رایج هستند، المانهای سازهای را تعریف میکنند. در این مقاله لیستی از اصطلاحات معماری آورده شدهاند که به خاطر سپردن آنها برای هر آرشیتکتی ضروری است. با ویکی ساختمون همراه باشید.
لغات و اصطلاحات معماری
الف
آباره: پل آبرسان (مجرایی که آب را از جایی به جای دیگر منتقل میکند.)
آب بندی: عایق نفوذ ناپذیر
آبخوارکردن: سیراب کردن آجر و خشت بدون لعاب
آب ساب: آجر تراش داده شدهای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد.
آب شیب: جوی و راه آب در اطراف بامهای منحنی
آبکند: جایی که به واسطه عبور آب و سیل چاله شده باشد.
آتریم: فضای باز در بطن بنا
آبگیر: برکه
آرشیتکت: مهندس معمار، طراح معماری
آژند: ملات
آژیانه: سنگفرش آجر یا آجرفرش
آستانه: درگاه، پیشگاه، کریاس، قسمتی از خانه که در آغاز ورود دیده شود.
آسمانه: سقف
آشخانه: مطبخ و آشپزخانه
اشکوب: هر کدام از طبقات و سقفهای ساختمان
آفتابگیر: بخش رو به جنوب غربی یا جنوب شرقی ساختمان
آفتاب شکن: تابش بند
آکس تا آکس: محور تا محور، وسط تا وسط
آلاچیق: خانه چوبی و سایبانی که در باغ احداث میشود.
آمود: تزیین الحاقی، نماسازی سنگی، آجری، کاشیکاری و گچ بری هست
ابلیسک: ستون سنگی چهاروجهی بلند با نوک تیز به شکل هرم که در مصر باستان نماد خورشید بود و اغلب خط هیروگلیف بر سطوح آن حک شده است.
ارش: واحد اندازهگیری در نظام قدیم ایرانی، اندازه از نوک انگشت تا آرنج برابر 6 گره (حدود 40 سانتیمتر)
ازاره: بخشی از پایین دیوار است که اغلب برای استحکام بیشتر استفاده میشود.
اژیو: از انواع قوسهای تیزهدار
استراکچر: سازه
اسلیمی: نوعی نقش و نگار مرکب از خطهای منحنی، مارپیچ یا شاخههای کوتاه، برگ و گل که در کتیبهها و سایر کارهای نقاشی، کاشی کاری و گچ بُری ترسیم میشود.
اسکیس: طرح اولیه
افراز: ارتفاع، بلندی، ارتفاع در طاق یا گنبد
اقلیم: منطقهای با شرایط مشخص از دما، خشکی، باد، نور، ریزش باران، رطوبت و فشار هوا
اگو: کانال کشی زیرزمینی که فاضلاب خانهها به آن میریزد.
انبارک: انباری کوچک یا پستو
انبسان: کنتراست
اندرونی: داخلی، میانی، بخش داخلی خانه، حریم زندگی خانوادگی در خانه
اوزیر – افزیر: در معماری به معنای استخوان بندی بنا است.
ایوان: تالاری مسقف با طاق آهنگ
ایوانچه: ایوانی کوچک، فضای نیمه باز جلوی حجرهها
اصطلاحات معماری ایرانی + اسامی معماری مدرن
ب
باتارد: ملاتی از ماسه و آهک و سیمان
بادآهنج: دریچه و روزنی برای تهویه هوا و ورود هوای تازه به داخل بنا، بادگیر یا بادخان
بادگیر: برجی که باد خنک را به داخل بنا هدایت میکند.
بارو: حصار اطراف قلعه
بازو: عضوی که به صورت مایل قرار گرفته است و بار وارد بر عنصر افقی را حامل میکند.
بخ خانه: اتاقی برای خشک کردن برنج و شالی
برجک پل: برج دیده بانی
برزن: کوی، محله، کوچه و قسمتی از شهر
بستو: نوعی قوس بیضی شکل که در ساخت گنبد استفاده میشود.
بن کوم: چاه اصلی پر آب، قنات، مادر چاه
بوم آورد: حاصل خود محل
بیز: در معماری نوع قوس بیضی شکل است.
بیناس: دریچه و پنجرهها
مطاب پیشنهادی: اصطلاحات ساخت و ساز که هر مهندس عمرانی باید بداند!
پ
پاچلاقی: ترکیبی از در و پنجره که قسمتی در آن تا پایین باز شود و بقیه آن به صورت پنجره میماند.
پاچنگ: پنجرههای مشبک که از زمین فاصله داشته باشند.
پاسیو: حیات خلوت
پاکار: جایی که طاق شروع میشود.
پتکانه: طاقهای کوچکی که روی هم سوار میشوند.
پرزانته: جلوه دادن به طرح معماری
پرورز: قاب، آرایههایی به صورت قاب بندی مربع و مستطیل در نمای ساختمان
پرورز بندی: قاب بندی
پرت: دیواری است که پشت آن آزاد است.
پردالی: منحنی قوس به صورت نیم دایره
پنجه پی: بیرون زدگی پی از دیوار
پستو: اتاق کوچک، صندوقخانه
پیمون: اندازه و مقیاس، اشل، سنجه، اندازههای مشخص و معین
پلاژ: ساحل دریا که مسطح و هموار است و مردم برای تفریح و شنا به آن مکان سفر میکنند.
پلان: نقشه
پنج دری: نشیمن خانه
پوتر: تیر بتنی یا نعل درگاه بتنی
پیشان: ایوان اصلی جلوی گنبد خانه
پیشخان: رواق ورودی
پیش خوان: ورودی به فضای مسکونی
پیش سرا: فضای جلوی خانه یا حیاط جلوی خانه
پیشواره: قسمت محراب و مقصوره مسجد
پیله: ستون کوچک
ت
تاخونه: فضای زمستان نشین
تالاب: حوض بزرگ، استخر
تالار: بارگاه و شاه نشین
تچر: اتاق کشیده
تختان: تراس و مهتابی
تختگاه: سکو و جایگاه
ترا: دیوار بلند قلعه
ترنجی: از انواع نقش مایههای گره چینی
تکسچر: بافت و نوعی پوشش ظاهری سطح
تلوار: طریال، کاخ و تالار
تنگین: از انواع شیوههای آجرکاری
توفال: تختههای باریک و نازک که به تیرهای سقف اتاق میکوبند و روی آن را کاهگل و گچ اندود میکنند.
تونگان: مقرنسهای سر ستون (مانند سَرستون های عالی قاپو و چهل ستون)
تیغه: دیوار جدا کننده باریک
تیغه چینی: دیوارچینی داخلی
تیل: گل، ملات آب و خاک
تیمچه: سرایی که دارای چند مغازه یا حجره باشد و بازرگانان در آن مکان داد و ستد کنند.
ث
ثری: خاک نمناک یا خاک نمدار
ج
جالی: پنجره سنگی مشبک که با طرحی تزیینی حجاری شده است.
جبین: گچ سفید که در آن آب جمع میشود.
جرز: دیواری که عرض آن کم باشد.
جفت: قرینه سازی
جوسق: کوشک
جهازه –پالانه: برای جلوگیری از وارد شدن بار به صورت مستقیم بر درگاهها
چ
چار طاق: چهارطاق یا کوشک
چارت: یک جلسه طراحی فشرده و متمرکز شامل همکاری چندین منبع و تصمیم گیرندگان
چارو: ملات ساروج
چانه: بیرون زدگی پاکار طاق
چیری: نعل درگاه مثلثی
چبیره: مراحل تبدیل مربع به دایره در ایجاد گنبدها
چفت: بست
چکاد: قله یا پیشانی
چهارستون: جرزی که در چهارگوشه آن پیلک داشته باشد.
چهارسو: چهارراه، معمولاً گنبدی بر فراز تقاطع بازارها قرار گرفته است.
چهارسوق: چهار سو، محل تقاطع دو راسته بازار
ح
حابط: دیوار باغ
حجار: سنگ تراش
حجره: اتاق اطراف میانسرا
حصارک: قلعه کوچک
حقه: عنصر تزیینی بر بالای مناره
حوش: گرداگرد خانه
خ
خانبار: محل انبار کالا
خانقاه: جایگاه و بنای ویژه دراویش
خراس: آسیاب بزرگ
خراسانی: شیوه معماری بعد از اسلام و متاثر از شیوه پارتی تا اوایل قرن چهارم هجری قمری
خشکه چین: دیوارچینی بدون ملات
خفتک: پنجرههای مشبک شیشهدار یا بدون شیشه که بالای درها نصب میشوند تا نور کافی به داخل بنا برسد.
خفته: اصطلاح مربوط به آجر چینی است.
خن: آتشخانه حمام، خانه زیرزمینی
خورشیدی: دریچه شیروانی
خیز طاق: اختلاف ارتفاع مرکز قوس طاق ضربی و پای قوس
خیشخان: هواکشهای روی پشت بام
خیشود: بادگیر
د
داربام: شاه تیر
دار و بند: پایه و ستون
دالان: راهروی طویل و کم نور
دخمه: سرداب و جای کوچک
در بند: بازشو بین دو ستون و دروازه کوچک
درز انبساط: برای خنثی کردن انقباض و انبساط حاصل از تغییرات حرارتی و رطوبتی در انواع سازههای ساختمانی در مقیاسهای مختلف به کار برده میشود.
درز انقطاع: درزی که در فاصلههای معین از دیوارهای طویل اجرا میشود. این درز، مقاومت دیوار را در برابر نشستهای نامتجانس و جابهجایی دیوار افزایش میدهد.
در و طاقچه: طاقچه و پیش بخاری و تزیینات خانه
درون خانه: اندرونی، و فضاهای داخلی بنا
دریزه: نورگیر و هواکش از بغل دیوارها
دغ: زمین خشک و سخت، زمینی که در آن گیاه نروید.
دلیجانی: طاق گهوارهای
دهلیز: دالان
دیزاین: طراحی
دیوار جداگر: دیوار تقسیم کننده، پارتیشن
ر
رازینه: پله، پلکان، شیب، راهروی اتاق یا پشت بام که دارای پله است.
راسته بازار: مسیرهای اصلی بازار که با هم موازی یا متقاطع هستند.
رایزر: کانال عمودی و هواکش
رایین: مجرای آب و فاضلاب
راندو: افزودن عناصر محیط پیرامون و جزئیات گوناگون به طرح نما
رباط: کاروانسرا
ربض: حومه شهر
ربه: دست انداز بام
رفبست: طاقچه دیوارکوب برای قرار دادن چراغ، آینه، تصویر یا شی تزیینی.
رگ چین: نوعی روش چیدن آجر که در آن تمامی رگههای آجر با یکدیگر موازی هستند.
رواق: به فضاهای سرپوشیده ستوندار یا متشکل از چشمه طاقهایی گفته میشود.
رون: سمت گیری بناها نسبت به جهات جغرافیایی متناسب با شرایط آب و هوایی و اقلیمی
ز
زاغه: آغل، محل نگهداری گوسفند و گاو
زاله: دیواره خاکی، مرز بین دو قطعه زمین
زمودگری: نقشبندی
زنجاب: فرو کردن آجر در آب، قبل از آجرچینی
زهکشی: بیرون راندن آبهای اضافی یک منطقه به طور طبیعی یا مصنوعی
ژ
ژاژ: نوعی خار که در بعضی مناطق کویری به جای کاه در کاهگل استفاده میشود.
ژیر: آبگیر و تالاب
س
ساباط: راهروی سرپوشیده بین دو خانه یا دو مغازه
سبویی: نوعی قوس است که از تقاطع دو بیضی به دست میآید.
ستاوند: ایوان، بالاخانه، رواق
ستودان: استخوان دان، دخمه و گور زرتشتیان
سده: پیشگاه، رواق خانه، در خانه
سرا: بارانداز
سراچه: خانه کوچک، اندرونی، خلوتگاه
سراحی: جان پناه
سر پیش: پیش سرا، حیاط جلوی خانه
سردابه: اتاق زیر زمینی که محل دفن است.
سرسکت: پایه و تیرک میانی
سرو: پیش کرده، کنسول، پیش آمدگی سقف در جلوی نما که اغلب از نوع چوبی است.
سقفواره: سقف کاذب
سکشن: مقطع
سکنج: شکلی که از تقاطع دو طاق به وجود میآید.
سلت: تخته سنگ
سور: حصار، دیوار، بارو، دیوار قلعه
سوق: بازار
سه پرگاری: از انواع قوسهای تیزهدار
ش
شاخص: دستک عمودی، تیرچه عمودی و قائم
شارع: راه بزرگ، شاهراه، راه راست
شاه نشین: یک فضای تو رفته با سقف نیم گنبدی یا فضایی مانند یک طاقچه گود
شباک/ ضریح: حصار مشبک یا ردیفی از ستونهای طارمی
شبستان: فضای سر پوشیده بنا
شره: ناودانی که از بالای ساختمان پیش آمده و آب را مستقیماً از بام به حیاط میریزد.
شماتیک: یک طرح اولیه که به دنبال تعریف دامنه کلی و طرح مفهومی پروژه شامل مقیاس و روابط بین اجزای ساختمان است.
ص
صحروج: ملات ساروج
صندوقه: حفرههایی که در داخل دیوار و با قرار دادن آجر به دست میآیند .
ض
ضربی: نوعی پوشش طاق
ط
طاق رومی: سقفی است محدب، مانند گنبد
طاق گهوارهای: پوششی که به شکل گهواره میسازند.
طوقه چینی: گرد چینی، آجرچینی دور میل چاه
طوماری: تزیین حلزونی سرستون
ع
عرش: سقف، سایبان، خانه مسقف
عریش: سایبان
علقر: گودی میان دو بام گهوارهای یا گنبدی
چنانچه قصد عایق کاری ساختمان خود را درخواست خود را در کارکشا ثبت نمایید.
غ
غژر: آبشار
ف
فرسب: شاه تیر، تیر حمال
فرسخ: واحد مسافت، برابر سه مایل یا شش کیلومتر
فروار: اتاق بالای هشتی
فلخمه: دخمه، مقبره و گورخانه گبران
فنجانی: پوشش کروی شیاردار
ق
قاب بند: بیرون نشستگی ترکیبدار داخل دیوار، طاق قوسی یا گنبد
قدمگاه: جای پا، جای پای مقدسین، زیارتگاهی بر محل عبور بزرگان دینی
قرقی: پی، شالوده
قوس تیز: وقتی دور و غلت قوس و ارتفاع آن از قوس شاخ بزی کمتر باشد قوس، قوس تیز خواهد بود. این قوس، هم باربر بوده هم تزیینی
قیدچه: از اجزای پنجره، چوب افقی بین دو تکه شیشه پنجره
قیصریه: به معنی سرای دراز است و محل کار صنعتگران و پیشهوران ظریف کار مانند زرگران، گوهریان، سوزن دوزان و بزازان است.
مطلب پیشنهادی: اصطلاحات نقشه برداری از بنچمارک تا شاخص ترازیابی میر
ک
کاریز: کهریز، قنات، آبراه زیرزمینی
کارشیو: پلان، نقشه
کاشی برجسته: نوعی کاشی با طرحهای برجسته و گود
کاشی بنایی: از انواع کاشی با طرحهای هندسی متشکل از قطعات مثلث، مربع و …
کاشی تراشیده: کاشی معرق
کاشی کاری معرق: کاشیهای الوان ریز با نقش گل و بوته
کال: خندق، گودال
کبال: ریسمان یا طنابی که از کنف یا لیف خرما تابیده و برای بستن تیر به ستون استفاده شود.
کجاوه/ کژاوه: طاق چشمه، طاق و کجاوه
کدمبه: آهیانه
کردو: کرت، باغچه
کریاس: طهارت خانه که در محلی از ساختمان ساخته میشود.
کفپوش: سطح پایینی بنا که بر آن پا میگذارند.
کف شور: صفحههای مشبکی که روی روزن آبروی کف حمام، بام و غیره میگذارند تا آب از طریق آن دفع شود.
کمبیزه: گنبدی که مقطع افقی آن به جای دایره به شکل بیضی باشد.
کند و کلیل: از انواع طرحهای رایج در کاشی و بنایی
کنسول: پیش آمدگی طاق و طاقچه بدون پایه و تکیه گاه
کنگره: دندانههای بالای دیوار یا بارو
کنوم: کرسی چینی
کوتار: کوچه سرپوشیده
کوتام: نوعی ایوان، بام سایباندار، ایوان مستفل چهار سو باز
کوچه باغ: راه میان باغ، کوچهای که دوسوی آن باغ باشد.
کوشک: بنایی مکعب یا چند ضلعی که معمولاً در وسط یا بخشی از محوطه باغ و فضای سرسبز ایجاد میشود.
کولاب: استخر، تالاب
کومه: کلبه، اتاق بسیار محقر، خانهای موقتی که از نی و علف ساخته میشود.
گ
گاورس: ماسههایی که به اندازه دانه ارزن است.
گاوسر: تیرک اصلی چادر
گره: نقش هندسی
گره سازی: نقشهایی که به صورت شکسته است و خطوط مستقیم دارد.
گز: واحد اندازه در ایران، یک گز معادل 104 سانتیمتر است .
گوشواره: گوشه سازی و مقرنس کاری زوایا
ل
لاچسبانی: رج عمودی
لغاز: برجستگی عمودی کنار دیوارها، پیش آمدگی ستون یا دیوار
لمبه کوبی: تختههایی بزرگ و یک اندازه که به جای قاب در زیر سقفها استفاده میشود.
م
مازو: شاه تیر، تیر نوک سقف
مالرو: جاده و راه ناهموار و صعب العبوری است که مخصوص تردد حیوانات بارکش و عابرین پیاده است .
ماهوتی: ملات تگرگی
مجصص: گچ اندود
مجلسی: اتاق پذیرایی، محل تشریفات
محراب: جای ایستادن پیش نماز در مسجد
مخیم: خیمه گاه
مدر: کلوخ
مشبک: از انواع طرحهای رگ چینی آجر
مشکات: طاقچه و منفذی که در آن چراغ میگذارند.
مصلی: فضای باز برای برگزاری نماز در اعیاد مذهبی
مضرس: دندانه دندانه، گنبد ارچین
مقرنس: قناس بندی قوسی
مقصوره: سرای حصاردار، جای ایستادن پیش نماز در مسجد
مقیاس: اندازه گیری نقشههای معماری
ممر: گذرگاه و جای عبور
ممزوج: مخلوط تفکیک ناپذیر
مناره: منار، بنای ستون مانند و بلند، بنایی بلند و رفیع در کنار مساجد و بقاع متبرکه
منهول: حوضچه بین دو فاضلاب
مهتابی: سکو، بالن، جایی سقفدار و بدون درب در جلوی خانه
میانسرا: حیاط به همراه باغ
میزاب: ناودان
مینایی: از انواع کاشی
مینوتکاری: طرحی در هنر گچبری
ن
ناکش: کانال تهویه هوا به منظور دفع رطوبت
نخیر: تورفتگیهای بنا در پلان
نرگسی: از انواع نقوش گچبری
نسار/ نسر: قسمت پشت به آفتاب ساختمان
نعل اسبی: یکی از انواع قوسها
نعلبکی: پیش زدگی بالای مناره در زیر گلدسته
نغل: گودی
نقشه: راه، مسیر، طرحهای معماری و سازهای که روی کاغذ یا از طریق نرم افزار کشیده میشود.
نمبند: ورق عایق رطوبت در میان جرز و دیوار
نهاز: برجستگیها و بیرون زدگیهای بنا در پلان
نهور: پرسپکتیو
نیارش: در معماری ایران به کلیه کارهای به کار رفته که برای ایستایی و پایداری بنا انجام میگرفت.
نیم قرص: جام نورگیر، نورگیر شیشهای بنا
چنانچه قصد نازک کاری ساختمان خود را درخواست خود را در کارکشا ثبت نمایید.
و
واتغر: بادگیر
واجار: بازار
واچار: محل اجتماع، داد و ستد، گفت و گو و مشورت مردم
وادی: گشادگی بین تپه ها، شکاف میان دو کوه که معمولا گذر گاه سیل است.
واژار: بازار
واشان: تیرهای چوبی سقف
والادگر: بنا و معمار ساختمانی
وجیل: گودال
ورسیج: آستانه خانه، سقف
ورغ، سد و آب بند چوبی و علفی
ورکد: غرفه
وستاخ: اتاق خصوصی و خلوت
ه
هدش: نشیمن
هدیش: تالار
هرزه بند: بند عمودی بین آجرها
هرزه بند ملات: ملات داخل هرزه بند
هرنج: دهانه قنات
هره کردن: ردیف سازی آجر از طول در لبه کار
هزار باف: طرحهای تزیینی سراسری با آجر و کاشی
هشتک: هشتی کوچک، آرامگاه و مقبره کوچک
هفت و هشت: از انواع نقوش گره سازی، آجر چینی و گره چینی آجری
همگین: مصالح متجانس و هم شکل که دارای تجانس فیزیکی هستند.
هنجه: کشیده یا طنبی، اتاق کشیده و طویل
هودلبند: رصد گاه، رصد بند، رصد خانه
هور: طرح یا پروژه
هیزن: تیر
ی
یزدی بندی: نوع خاصی از نحوه کاربندی زیر گنبد
یک ایوانی: دیوار یا قوسی که در یک خط ممتد و مستقیم ادامه دارد.
یورت: هرگونه فضای سر پوشیده